شرعبی

لغت نامه دهخدا

شرعبی. [ ش َ ع َ بی ی ] ( ع اِ ) نوعی از چادر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نوعی از بُرد. ( مهذب الاسماء ). || ( ص ) مرد دراز نیکوبدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

شرعبی. [ ش َ ع َ بی ی ] ( اِخ ) لقب عبیده تابعی. ( منتهی الارب ).

شرعبی. [ ش َ ع َ بی ی ] ( اِخ ) اُطُمی ( قلعه ای ) است پائین کوه ذباب. ( منتهی الارب ). از آطام یهود است در مدینه. ( یادداشت به خط دهخدا ). || ( ص نسبی ) منسوب است به شرعب. ( سمعانی ). رجوع به شرعب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس