شرس

لغت نامه دهخدا

شرس. [ ش َ ] ( ع مص ) ناقه را به مهار کشیدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). کشیدن ناقه را به مهار. || زیر بار نرفتن شتر. ( ناظم الاطباء ). || به دست مالیدن پوست را. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دست مالیدن بر پوست و خیساندن آن در آب. ( ناظم الاطباء ). || بدرد آوردن کسی را به سخن درشت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). محزون کردن کسی را بسخن درشت. ( ناظم الاطباء ). || نیک و بسیار خوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

شرس. [ ش َ رَ ]( ع مص ) بدخوی بودن و شدت خلاف و نزاع داشتن. ( از اقرب الموارد ). بدخو شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). || پیوسته چرانیدن گیاه شرس را. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || دوستی نمودن با مردم و دوست گردیدن نزدیک ایشان. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). شراسة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). شریس. ( اقرب الموارد ). رجوع به شریس شود. || ( اِمص ) بدخویی و شدت خلاف و نزاع. ( منتهی الارب ).

شرس. [ ش َ رِ ] ( ع ص ) سی الخُلق. ( اقرب الموارد ). بدخویی. ( منتهی الارب ) . || مکان شرس ؛ یعنی صلب. ( از اقرب الموارد ). جای درشت. ( منتهی الارب ). || شدید. گویند: هو عسر شرس ؛ ای کثیرالخلاف. حیوان شرس الاکل ؛ یعنی شدیدخوار است. ( از اقرب الموارد ). انه شرس الاکل ؛ یعنی او نیکخوار است. ( منتهی الارب ). پرخور. ( شرح قاموس ). نیکخوار. ( ناظم الاطباء ). در اکثر فرهنگهای معتبر عربی مانند تاج العروس ولسان العرب و قاموس شدیدالاکل آمده است نه نیکخوار.

شرس. [ ش ِ ] ( ع اِ ) شوره گز. || درختی است کوهی. ( منتهی الارب ). نوعی است از خار. ( مهذب الاسماء ). درخت خار کوچک. ( از اقرب الموارد ). خار کوهی که دارای خارهای زرد است. ( از ذیل اقرب الموارد ).

شرس. [ ش َ رَ ] ( ع اِ ) درخت شوره گز. ( منتهی الارب ). درخت خار کوچک. ( از اقرب الموارد ). رجوع به شِرس شود.

شرس. [ ش ُ ] ( ع اِ ) خارش لب شتر.( منتهی الارب ). جرب در لب شتر. ( از اقرب الموارد ).

شرس. [ ش َ ] ( ع ص ) مکان.... جای درشت. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد، شَرِس ضبط شده است. جای درشت ناهموار. ( ناظم الاطباء ).

شرس. [ ش ِ ] ( ع اِ ) قسمی از عضاة است. شوکه مغیله. زریعة ابلیس. اونونیس . ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

قسمی از عضاه است شوکه مغیله زریعه ابلیس اونونیس .

فرهنگ عمید

بدخو، بدخلق.

پیشنهاد کاربران

بپرس