شرذمه
لغت نامه دهخدا
شرذمه. [ ش َ ذَ م ِ ] ( از ع ، اِ ) جمعیت اندک از مردم. || پاره ای اندک از هر چیزی. قدر قلیل. || مقدار کم. || قطعه و پاره. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - گروه اندک از مردان . ۲ - مقدار کم از چیزی قدر قلیل . ۳ - قطعه پاره جمع : شراذم شراذیم .
گروه اندک یک مشت مشتی گروهی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. مقدار کمی از چیزی.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید