شرحی


معنی انگلیسی:
explanatory, expository

لغت نامه دهخدا

شرحی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) منسوب است به شرحه که بطنی است از بنی اسامة. ( از انساب سمعانی ).

فرهنگ فارسی

منسوب است به شرحه که بطنی است از بنی اسامه .

مترادف ها

explanatory (صفت)
توضیحی، روشنگر، بیانگر، شرحی

interpretive (صفت)
شرحی، تفسیری، ترجمه ای

interpretative (صفت)
شرحی، تفسیری، ترجمه ای

فارسی به عربی

تفسیری , توضیحی

پیشنهاد کاربران

بپرس