شرحه شرحه ؛ پارچه پارچه. ( غیاث اللغات ) . پاره پاره. قطعه قطعه. پارچه پارچه. ( ناظم الاطباء ) . ریش ریش :
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق.
مولوی.
ده زکوة روی خوب ای خوبرو
شرح جان شرحه شرحه بازگو.
مولوی.
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق.
مولوی.
ده زکوة روی خوب ای خوبرو
شرح جان شرحه شرحه بازگو.
مولوی.
این مسئله ربطی به ضعف زبان فارسی نداره و بیشتر به رسم الخط عربی ما برمیگرده که متاسفانه به هیچ عنوان رو زبان ما آداپته نشده.
کاملا حرفتون درسته این یکی از نقاط ضعف زبان فارسیه در کل که هیچ حرکتی گذاشته نمیشه و به قولی همه چی باید دستت بیاد. . . وای به حال اون کلمه ای که استفاده نداشته باشه اونقد دیگه
تکه تکه
تلفظ: شَرْحِه شَرْحِه
تلفظ: شَرْحِه شَرْحِه
نمیدانم چرا در فرهنگ لغت ها چگونگی تلفظ کلمه ها نادیده گرفته میشود. الان اینجا این رو باید " شورحه" بگیم یا با کسره ویا فتحه روی حرف" شین " یا " ح". خود ما که از بچگی با این خط نوشتاری بزرگ شده ایم گه گیجه گرفته ایم وای بحال اونایی که تازه میخوان فارسی یاد بگیرن.