شرح و بسط

پیشنهاد کاربران

شرح و بسط ؛ توضیح و تفصیل : چون عزیمت در این کار پیوست آنچه ممکن شد برای تفهیم متعلم. . . در شرح و بسط تقدم افتاد. ( کلیله و دمنه ) .
نامه را مهر خود نهاد بر او
شرح و بسطی تمام داد بر او.
نظامی.
هر شبنمی درین ره صد بحر آتشین است
دردا که این معما شرح و بیان ندارد.
حافظ.
dilate on/upon something
شرح و بسط = گسترش و توضیح