[ویکی فقه] شرح مصباح الشریعة (گیلانی). کتاب «شرح مصباح الشریعة/ ترجمه عبد الرزاق گیلانی»، اثر عبد الرزاق گیلانی است. به گفته وی، این کتاب، از جمله تالیفات شهید ثانی است.
شارح، در ابتدای کتابش می نویسد: «اما بعد، پس می گوید این فقیر حقیر محتاج به رب خبیر قدیر، عبد الرزاق گیلانی که این رساله ای است مشتمل بر شرح احادیث مشکله «مصباح الشریعة». ..». از این عبارت، معلوم می شود که این کتاب، شرح «مصباح الشریعة» است، نه ترجمه فارسی متن آن، ولی با توجه به اینکه وی، در آخر کتاب می گوید: «از ترجمه این متن متین و بحر عمیق و... فارغ شد محتاج به رب فتاح مرتاح، عبد الرزاق، در روز جمعه، نیمه ماه جمادی الاولی سال ۱۰۸۷ ق.» ، ترجمه بودن کتاب مزبور استفاده می شود، ولی حق این است که این کتاب، فقط ترجمه نیست، بلکه علاوه بر آن، حاوی شرح مطالب عمیق و معارف انیقی است که در لابه لای «مصباح الشریعة» وجود دارد.
شارح، در ابتدای کتابش می نویسد: «اما بعد، پس می گوید این فقیر حقیر محتاج به رب خبیر قدیر، عبد الرزاق گیلانی که این رساله ای است مشتمل بر شرح احادیث مشکله «مصباح الشریعة». ..». از این عبارت، معلوم می شود که این کتاب، شرح «مصباح الشریعة» است، نه ترجمه فارسی متن آن، ولی با توجه به اینکه وی، در آخر کتاب می گوید: «از ترجمه این متن متین و بحر عمیق و... فارغ شد محتاج به رب فتاح مرتاح، عبد الرزاق، در روز جمعه، نیمه ماه جمادی الاولی سال ۱۰۸۷ ق.» ، ترجمه بودن کتاب مزبور استفاده می شود، ولی حق این است که این کتاب، فقط ترجمه نیست، بلکه علاوه بر آن، حاوی شرح مطالب عمیق و معارف انیقی است که در لابه لای «مصباح الشریعة» وجود دارد.
[ویکی فقه] شرح مصباح الشریعه (گیلانی). کتاب «شرح مصباح الشریعة/ ترجمه عبد الرزاق گیلانی»، اثر عبد الرزاق گیلانی است. به گفته وی، این کتاب، از جمله تالیفات شهید ثانی است.
شارح، در ابتدای کتابش می نویسد: «اما بعد، پس می گوید این فقیر حقیر محتاج به رب خبیر قدیر، عبد الرزاق گیلانی که این رساله ای است مشتمل بر شرح احادیث مشکله «مصباح الشریعة». ..». از این عبارت، معلوم می شود که این کتاب، شرح «مصباح الشریعة» است، نه ترجمه فارسی متن آن، ولی با توجه به اینکه وی، در آخر کتاب می گوید: «از ترجمه این متن متین و بحر عمیق و... فارغ شد محتاج به رب فتاح مرتاح، عبد الرزاق، در روز جمعه، نیمه ماه جمادی الاولی سال ۱۰۸۷ ق.» ، ترجمه بودن کتاب مزبور استفاده می شود، ولی حق این است که این کتاب، فقط ترجمه نیست، بلکه علاوه بر آن، حاوی شرح مطالب عمیق و معارف انیقی است که در لابه لای «مصباح الشریعة» وجود دارد.
انگیزه تألیف
نویسنده محترم، بنا به درخواست برادران ایمانی و رفقای روحانی، این شرح را به زبان فارسی تحریر کرده است تا همگان از آن استفاده نمایند. این شرح، به شیوه شرح غیر مزجی است؛ بدین ترتیب که پس از توضیحاتی در مورد عنوان هر باب (کتاب «مصباح الشریعة»، صد باب دارد)، ابتدا، تمام متن مذکور در آن باب را نقل می کند، سپس آن را تقطیع می نماید و به ترجمه و شرح هر قطعه می پردازد.
محتوای کتاب
موضوع این ترجمه و شرح، تابع موضوع متن است و چون متن یکی از مهم ترین کتاب های اخلاقی و عرفانی و روایی است، در نتیجه مطالب مطرح شده در شرح جنبه اخلاقی و عرفانی دارد. شارح، در هنگام شرح و ترجمه برای تبیین و تثبیت لطایف اخلاقی و دقایق عرفانی به آیات و روایات و اشعار عرفانی استناد و استشهاد می نماید؛ به عنوان نمونه، در شرح باب شصت و دوم که درباره علم است، برای شرح فقره «و المتعلم یحتاج الی رغبة و ادارة و فراغ و نسک و خشیة و حفظ و حزم» این چنین می نگارد: «حاصل آنکه از برای تحصیل علم هر زحمت که کسی به خود راه دهد، گنجایش دارد و از برای رسیدن به او، از هر مطلب عالی می توان گذشت. حدیث است که: «اول ما یوضع فی المیزان، العلم و الخلق الحسن» و اول خلعتی که بر دوش حضرت آدم علیه السّلام کشیدند، علم بود که «و علم آدم الاسماء کلها». .. و این همان علم است که خلیل جلیل فرمود: «انی قد جائنی من العلم ما لم یاتک» و یعقوب علیه السّلام گفت: «انی اعلم من الله ما لا تعلمون» و از حال خضر خبر دادند که: «و علمناه من لدنا علما». جای دیگر فرموده: «و لوطا آتیناه حکما و علما» و گفت: «و لقد آتینا داود و سلیمان علما» و در حق مهتر و بهتر عالم فرمود: «و علمک ما لم تکن تعلم» «و قل رب زدنی علما» و این علم، قطره ای است از بحر محیط علم قدیم که آن صفت پاک خداوندی جل جلاله است.».
نسخه شناسی
...
شارح، در ابتدای کتابش می نویسد: «اما بعد، پس می گوید این فقیر حقیر محتاج به رب خبیر قدیر، عبد الرزاق گیلانی که این رساله ای است مشتمل بر شرح احادیث مشکله «مصباح الشریعة». ..». از این عبارت، معلوم می شود که این کتاب، شرح «مصباح الشریعة» است، نه ترجمه فارسی متن آن، ولی با توجه به اینکه وی، در آخر کتاب می گوید: «از ترجمه این متن متین و بحر عمیق و... فارغ شد محتاج به رب فتاح مرتاح، عبد الرزاق، در روز جمعه، نیمه ماه جمادی الاولی سال ۱۰۸۷ ق.» ، ترجمه بودن کتاب مزبور استفاده می شود، ولی حق این است که این کتاب، فقط ترجمه نیست، بلکه علاوه بر آن، حاوی شرح مطالب عمیق و معارف انیقی است که در لابه لای «مصباح الشریعة» وجود دارد.
انگیزه تألیف
نویسنده محترم، بنا به درخواست برادران ایمانی و رفقای روحانی، این شرح را به زبان فارسی تحریر کرده است تا همگان از آن استفاده نمایند. این شرح، به شیوه شرح غیر مزجی است؛ بدین ترتیب که پس از توضیحاتی در مورد عنوان هر باب (کتاب «مصباح الشریعة»، صد باب دارد)، ابتدا، تمام متن مذکور در آن باب را نقل می کند، سپس آن را تقطیع می نماید و به ترجمه و شرح هر قطعه می پردازد.
محتوای کتاب
موضوع این ترجمه و شرح، تابع موضوع متن است و چون متن یکی از مهم ترین کتاب های اخلاقی و عرفانی و روایی است، در نتیجه مطالب مطرح شده در شرح جنبه اخلاقی و عرفانی دارد. شارح، در هنگام شرح و ترجمه برای تبیین و تثبیت لطایف اخلاقی و دقایق عرفانی به آیات و روایات و اشعار عرفانی استناد و استشهاد می نماید؛ به عنوان نمونه، در شرح باب شصت و دوم که درباره علم است، برای شرح فقره «و المتعلم یحتاج الی رغبة و ادارة و فراغ و نسک و خشیة و حفظ و حزم» این چنین می نگارد: «حاصل آنکه از برای تحصیل علم هر زحمت که کسی به خود راه دهد، گنجایش دارد و از برای رسیدن به او، از هر مطلب عالی می توان گذشت. حدیث است که: «اول ما یوضع فی المیزان، العلم و الخلق الحسن» و اول خلعتی که بر دوش حضرت آدم علیه السّلام کشیدند، علم بود که «و علم آدم الاسماء کلها». .. و این همان علم است که خلیل جلیل فرمود: «انی قد جائنی من العلم ما لم یاتک» و یعقوب علیه السّلام گفت: «انی اعلم من الله ما لا تعلمون» و از حال خضر خبر دادند که: «و علمناه من لدنا علما». جای دیگر فرموده: «و لوطا آتیناه حکما و علما» و گفت: «و لقد آتینا داود و سلیمان علما» و در حق مهتر و بهتر عالم فرمود: «و علمک ما لم تکن تعلم» «و قل رب زدنی علما» و این علم، قطره ای است از بحر محیط علم قدیم که آن صفت پاک خداوندی جل جلاله است.».
نسخه شناسی
...
wikifeqh: شرح_مصباح_الشریعة_(گیلانی)