شرح السماع الطبیعی لارسطوطالیس

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] شرح السماع الطبیعی لارسطوطالیس (ابن باجه). شرح السماع الطبیعی لأرسطوطالیس، نوشته ابن باجه، شرح و تعلیقات وی است بر طبیعیات ارسطو. این کتاب به همان روال کتاب طبیعیات در هشت مقاله ارائه شده است. دکتر ماجد فخری، این اثر را تحقیق کرده و بر آن مقدمه نوشته است.
کتاب دارای، مقدمه به قلم محقق (ماجد فخری)، محتوای مطالب ضمن هشت مقاله و ملحقات است. مقدمه انگلیسی کتاب، در انتهای آن ذکر شده است.
رساله سماع طبیعی ارسطو بر محور مباحث بنیادین و اصلی علم طبیعت قرار گرفته است؛ مباحثی مانند حرکت و سکون و زمان و مکان و بی‎نهایت و اتصال و علت اولی برای حرکت و... ازاین‎رو، این کتاب با سایر کتاب‎هایی که مثلا به تقسیم موجودات طبیعی به عناصر و مرکبات و نبات و حیوان و انسان و... می‎پردازند، تفاوت بنیادین دارد؛ یعنی همان گونه که ابن باجه این کتاب را در ردیف فلسفه اولی قرار داده، می‎توان گفت این کتاب، به مباحث متافیزیک علم طبیعت می‎پردازد و به‎نوعی کتابی است درباره فلسفه طبیعت.
قدیمی‎ترین ترجمه‎های این اثر به دوران هارون‎الرشید برمی‎گردد. ترجمه‎های متعددی از طبیعیات ارسطو به زبان عربی وجود دارد و شروح زیادی بر آن نوشته شده که بسیاری از آنها از بین رفته است. نص این کتاب، متن اثری است که برای اولین بار در شرح طبیعیات ارسطو به زبان عربی به چاپ رسیده است.
ابن باجه در این شرح، به توضیح و شرح مقالات سماع طبیعی ارسطو می‎پردازد و بر این اثر تعلیقه می‎زند. او در این کار، به سه مقاله اول و مقالات هفتم و هشتم عنایت ویژه‎ای دارد و در شرح آنها بیشتر قلم زده است. وی خود را به ترتیبی که ارسطو برای بیان مطالب پی گرفته، پایبند نمی‎بیند. مخالفت او با نصی که تعلیقاتش را بر آن بنا نهاده، بر این دلالت می‎کند که وی در تمامی موارد به ترجمه اسحاق بن حنین اعتماد نکرده (هرچند از آن هم استفاده کرده اما از ترجمه‎های دیگر هم بهره برده است) .
یکی از مسائلی که از قدیم‎ الایام میان شارحان این اثر ارسطو مطرح بوده، بحث میان مقاله هفتم و هشتم است؛ اختلاف شارحان در این مسئله بر سر این است که آیا مقاله هشتم تکرار مقاله سابق است یا مقاله دیگری است غیر از آن یا تکرار به معنی است (مثلا ثامسطیوس، مطالب آغازین این مقاله (هفتم) را با این استدلال حذف کرده که مطالب مطرح‎شده در این مقاله، با براهین اختصاصی در مقاله هشتم تبیین شده است). ابن باجه هم در شرحش متعرض این مطلب (ارتباط میان مقاله هفتم و هشتم در کتاب طبیعیات ارسطو) شده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس