شرجع

لغت نامه دهخدا

شرجع. [ ش َ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) دراز. ( منتهی الارب ). طویل. ( اقرب الموارد ). طویل و دراز. ( ناظم الاطباء ). || چوب دراز چهارپهلو. ( منتهی الارب ). چوب دراز چهارگوش. ( از اقرب الموارد ). || سریر میت. || جنازه. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ). نعش. ( اقرب الموارد ). || تخت. ( منتهی الارب ). سریر. ( اقرب الموارد ). || شتر ماده دراز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس