شربیان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
شَرَبیان یکی از شهرهای تابعه شهرستان سراب در استان آذربایجان شرقی ایران است. این شهر در بخش مهربان شهرستان سراب قرار دارد. شربیان از تبریز مرکز استان، حدود ۱۰۰ و از سراب مرکز شهرستان۴۰ کیلومتر فاصله دارد.
زبان گفتاری مردم شربیان نیزمانند دیگر شهرهای آذربایجان شرقی [[زبان ترکی آذربایجانی بوده و لهجه این منطقه شیرینی خاص خود را دارد
بسیاری از بزرگان و ریش سفیدان شربیان معتقد بودند که شربیان در مکان کنونی نبوده بلکه در دامنه کوهی که اکنون در شمال غربی شربیان به نام کولی تپه ( تپه خاکستری ) واقع است قرار داشته است . که در اثر زلزله یا رانش زمین از بین رفته و ساکنان شربیان در مکان فعلی آن را بنا کرده اند . البته هنوز هم در آن منطقه کنده کاریهایی صورت می گیرد تا شاید وسایل قیمتی یا اشیاء تاریخی پیدا شود.
فعالیت اصلی ساکنین شربیان در زمینه کشاورزی است. وجود خاک مناسب و امکانات تقریبا مدرن در بخش کشاورزی این منطقه را در زمینه تولید محصولات کشاورزی چون سیب زمینی ، پیاز ، خیار و گندم ، جو ، لوبیا نخود و میوه هایی چون سیب درختی و تولید علوفه مانند شبدر و یونجه و دیگر محصولات در رده بالایی در استان آذربایجان شرقی قرار داده است، علاوه بر زمینهای آبی بسیار وسیع و حاصلخیز ، مزارع دیم نیز در شربیان کاشته می شوند که عموما به کاشت گندم و جو اختصاص می یابند
قالی بافی در اقتصاد مردم شربیان در مرحله دوم بعد از کشاورزی قرار دارد.
فرش و گلیم تولیدی شربیان در سطح استان آذربایجان شرقی جایگاه مخصوص پیدا کرده است. فرشهای این منطقه اغلب به کشورهای خارج صادر می شود.
شربیان در سال ۱۳۷۷ بنا به پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیئت دولت به شهر تبدیل شده و به عنوان شهر شناخته می شود. [ ۱]
این شهر از جنوب به ادامه رشته کوه بزقوش و قاسم داغی و از شمال به جاده اصلی بستان آباد، سراب متصل می شود. در غرب شربیان شهرستان سراب و در شرق آن بستان آباد قرار گرفته است
دانشگاه پیام نور واحد شربیان تنها دانشگاه این شهر است که در جاده دوزدوزان - شربیان قرار دارد و در ۹ رشته دانشجو می پذیرد.
این شهر دارای یک سالن ورزشی برای رشته هایی همچون فوتسال والیبال و بدمینتون است. همچنین باشگاه پرورش اندام و کشتی برای دوسداران این دو رشته وجود دارد که در سال های اخیر علاقه مندان زیادی را جذب کرده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفزبان گفتاری مردم شربیان نیزمانند دیگر شهرهای آذربایجان شرقی [[زبان ترکی آذربایجانی بوده و لهجه این منطقه شیرینی خاص خود را دارد
بسیاری از بزرگان و ریش سفیدان شربیان معتقد بودند که شربیان در مکان کنونی نبوده بلکه در دامنه کوهی که اکنون در شمال غربی شربیان به نام کولی تپه ( تپه خاکستری ) واقع است قرار داشته است . که در اثر زلزله یا رانش زمین از بین رفته و ساکنان شربیان در مکان فعلی آن را بنا کرده اند . البته هنوز هم در آن منطقه کنده کاریهایی صورت می گیرد تا شاید وسایل قیمتی یا اشیاء تاریخی پیدا شود.
فعالیت اصلی ساکنین شربیان در زمینه کشاورزی است. وجود خاک مناسب و امکانات تقریبا مدرن در بخش کشاورزی این منطقه را در زمینه تولید محصولات کشاورزی چون سیب زمینی ، پیاز ، خیار و گندم ، جو ، لوبیا نخود و میوه هایی چون سیب درختی و تولید علوفه مانند شبدر و یونجه و دیگر محصولات در رده بالایی در استان آذربایجان شرقی قرار داده است، علاوه بر زمینهای آبی بسیار وسیع و حاصلخیز ، مزارع دیم نیز در شربیان کاشته می شوند که عموما به کاشت گندم و جو اختصاص می یابند
قالی بافی در اقتصاد مردم شربیان در مرحله دوم بعد از کشاورزی قرار دارد.
فرش و گلیم تولیدی شربیان در سطح استان آذربایجان شرقی جایگاه مخصوص پیدا کرده است. فرشهای این منطقه اغلب به کشورهای خارج صادر می شود.
شربیان در سال ۱۳۷۷ بنا به پیشنهاد وزارت کشور و تصویب هیئت دولت به شهر تبدیل شده و به عنوان شهر شناخته می شود. [ ۱]
این شهر از جنوب به ادامه رشته کوه بزقوش و قاسم داغی و از شمال به جاده اصلی بستان آباد، سراب متصل می شود. در غرب شربیان شهرستان سراب و در شرق آن بستان آباد قرار گرفته است
دانشگاه پیام نور واحد شربیان تنها دانشگاه این شهر است که در جاده دوزدوزان - شربیان قرار دارد و در ۹ رشته دانشجو می پذیرد.
این شهر دارای یک سالن ورزشی برای رشته هایی همچون فوتسال والیبال و بدمینتون است. همچنین باشگاه پرورش اندام و کشتی برای دوسداران این دو رشته وجود دارد که در سال های اخیر علاقه مندان زیادی را جذب کرده است.
wiki: شربیان
پیشنهاد کاربران
پایان ( اسم روستایی در تبریز ) مایان ( اسم روستایی در تبریز ) هر کلمه ایی آخرش یان باشد. تورکی است. مثل پایان. مایان. شایان ( قبیله سرخپوستها ) . وریان ( کردینی ور ساخلار. آروادی ار ساخلار ) . دریان. اویان. بویان. شربیان. . . . .