[ویکی فقه] شرایط انتاج قیاس مرکب از منفصلتین، به معنای شرایط لازم برای نتیجه بخش بودن قیاس اقترانی شرطی مرکب از دو شرطیه منفصله است.
قیاس مرکب از دو قضیه شرطیه منفصله، از اقسام قیاس اقترانی شرطی است. این قیاس، مثل سایر قیاس های مرکب از شرطیات بر سه قسم است، زیرا امر مشترک، یا جزء تام از هر دو مقدمه است، یا جزء غیر تام از هر دو مقدمه، و یا جزء تام از یک مقدمه و جزء غیر تامّ از مقدمه دیگر.
شروط مشترک انتاج
شروط مشترک میان هر سه قسم عبارت اند از: ۱. موجبه بودن هر دو مقدمه؛ دلیل این شرط آن است که اگر یکی از دو مقدمه یا هر دو سالبه باشند در مواد مختلف نتایج متفاوت خواهند داد و اختلاف نتایج، دلیل عقیم بودن قیاس است؛ مثلاً در قیاس «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او حیواناً، و لیس البتة امّا ان یکون حیواناً او ناطقاً» نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او ناطقاً» صحیح است، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «لیس البتة امّا ان یکون حیواناً او فرساً» شود، نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او فرساً» صحیح نیست. همچنین در قیاس «دائماً امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او فرداً، و لیس البتة امّا ان یکون فرداً او عدداً» نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او عدداً» صحیح است، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «لیس البتة امّا ان یکون فرداً او غیر منقسمٍ بمتساویین» شود، نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او غیر منقسمٍ بمتساویین» صحیح نیست. ۲. موجبه حقیقی نبودن هر دو مقدمه؛ یعنی هر دو مقدمه، موجبه منفصله حقیقیه نباشند، زیرا اگر چنین باشد، با توجه به ضرورت تکرار یک جزء (به عنوان حد وسط) جزء دیگر در هر دو مقدمه عین هم بوده و یا در دلالت، متساوی خواهند بود. مثلا در: «هر عدد یا زوج است یا فرد، و هر عدد یا فرد است یا منقسم به متساویین»، جزء غیر مکرّر در هر دو مقدمه (زوج و منقسم به متساویین) امر واحدی هستند، و اصلا قیاسی تشکیل نمی شود. ۳. کلّی بودن یکی از دو مقدمه؛ زیرا از دو مقدمه جزئی اصلاً قیاسی تشکیل نمی شود. ۴. دو مقدمه، مانعة الجمع نباشند، زیرا اگر مانعة الجمع باشند در مواد مختلف نتایج متفاوت خواهند داد و اختلاف نتایج، دلیل عقیم بودن قیاس است؛ مثلاً در قیاس «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او حجراً، و امّا ان یکون حجراً او ناطقاً» نتیجه قیاس یعنی «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او ناطقاً» صحیح نیست، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «امّا ان یکون حجراً او فرساً» شود، نتیجه قیاس یعنی «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او فرساً» صحیح است. علامه حلّی در الجوهر النضید بر این شرط ایراد می گیرد و معتقد است که از دو مقدمه مانعة الجمع می توان قضیه متصله جزئیه مرکب از نقیض دو طرف را استنتاج کرد.
دیدگاه مظفر
مرحوم مظفر بعد از اشاره به وجود اختلاف زیاد در شرایطِ انتاجِ این نوع قیاس اقترانی شرطی، می گوید: برای صحت انتاج در این نوع، فقط یک شرط عام وجود دارد و آن، عبارت است از: صحت تحویل منفصلتَین به متصلتَین؛ یعنی دو قضیه منفصله ای که مقدمات قیاس را تشکیل می دهند بتوانند به دو قضیه متصله تبدیل شوند. این تبدیل در صورتی صحیح است که قیاس پدید آمده از دو متصله، واجد شرایط صورتی از اشکال اربعه باشد که این قیاس، مطابق آن است؛ مثلاً اگر دو منفصله، مانعة الجمع باشند باید به دو متصله ای تبدیل شوند که قیاسی از شکل سوم تشکیل دهند، اما اگر قیاسی از سایر اَشکال تشکیل دهند، به دلیل فقدان شرایط آن اَشکال، منتج نخواهد بود.
مستندات مقاله
...
قیاس مرکب از دو قضیه شرطیه منفصله، از اقسام قیاس اقترانی شرطی است. این قیاس، مثل سایر قیاس های مرکب از شرطیات بر سه قسم است، زیرا امر مشترک، یا جزء تام از هر دو مقدمه است، یا جزء غیر تام از هر دو مقدمه، و یا جزء تام از یک مقدمه و جزء غیر تامّ از مقدمه دیگر.
شروط مشترک انتاج
شروط مشترک میان هر سه قسم عبارت اند از: ۱. موجبه بودن هر دو مقدمه؛ دلیل این شرط آن است که اگر یکی از دو مقدمه یا هر دو سالبه باشند در مواد مختلف نتایج متفاوت خواهند داد و اختلاف نتایج، دلیل عقیم بودن قیاس است؛ مثلاً در قیاس «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او حیواناً، و لیس البتة امّا ان یکون حیواناً او ناطقاً» نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او ناطقاً» صحیح است، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «لیس البتة امّا ان یکون حیواناً او فرساً» شود، نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او فرساً» صحیح نیست. همچنین در قیاس «دائماً امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او فرداً، و لیس البتة امّا ان یکون فرداً او عدداً» نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او عدداً» صحیح است، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «لیس البتة امّا ان یکون فرداً او غیر منقسمٍ بمتساویین» شود، نتیجه قیاس یعنی «لیس البتة امّا ان یکون هذا العدد زوجاً او غیر منقسمٍ بمتساویین» صحیح نیست. ۲. موجبه حقیقی نبودن هر دو مقدمه؛ یعنی هر دو مقدمه، موجبه منفصله حقیقیه نباشند، زیرا اگر چنین باشد، با توجه به ضرورت تکرار یک جزء (به عنوان حد وسط) جزء دیگر در هر دو مقدمه عین هم بوده و یا در دلالت، متساوی خواهند بود. مثلا در: «هر عدد یا زوج است یا فرد، و هر عدد یا فرد است یا منقسم به متساویین»، جزء غیر مکرّر در هر دو مقدمه (زوج و منقسم به متساویین) امر واحدی هستند، و اصلا قیاسی تشکیل نمی شود. ۳. کلّی بودن یکی از دو مقدمه؛ زیرا از دو مقدمه جزئی اصلاً قیاسی تشکیل نمی شود. ۴. دو مقدمه، مانعة الجمع نباشند، زیرا اگر مانعة الجمع باشند در مواد مختلف نتایج متفاوت خواهند داد و اختلاف نتایج، دلیل عقیم بودن قیاس است؛ مثلاً در قیاس «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او حجراً، و امّا ان یکون حجراً او ناطقاً» نتیجه قیاس یعنی «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او ناطقاً» صحیح نیست، اما اگر کبرای قیاس تبدیل به «امّا ان یکون حجراً او فرساً» شود، نتیجه قیاس یعنی «امّا ان یکون هذا الشیء انساناً او فرساً» صحیح است. علامه حلّی در الجوهر النضید بر این شرط ایراد می گیرد و معتقد است که از دو مقدمه مانعة الجمع می توان قضیه متصله جزئیه مرکب از نقیض دو طرف را استنتاج کرد.
دیدگاه مظفر
مرحوم مظفر بعد از اشاره به وجود اختلاف زیاد در شرایطِ انتاجِ این نوع قیاس اقترانی شرطی، می گوید: برای صحت انتاج در این نوع، فقط یک شرط عام وجود دارد و آن، عبارت است از: صحت تحویل منفصلتَین به متصلتَین؛ یعنی دو قضیه منفصله ای که مقدمات قیاس را تشکیل می دهند بتوانند به دو قضیه متصله تبدیل شوند. این تبدیل در صورتی صحیح است که قیاس پدید آمده از دو متصله، واجد شرایط صورتی از اشکال اربعه باشد که این قیاس، مطابق آن است؛ مثلاً اگر دو منفصله، مانعة الجمع باشند باید به دو متصله ای تبدیل شوند که قیاسی از شکل سوم تشکیل دهند، اما اگر قیاسی از سایر اَشکال تشکیل دهند، به دلیل فقدان شرایط آن اَشکال، منتج نخواهد بود.
مستندات مقاله
...
wikifeqh: شرایط_انتاج_قیاس_مرکب_از_منفصلتین