شراکت گربه و موش

دانشنامه عمومی

شراکت گربه و موش ( به آلمانی: Katze und Maus in Gesellschaft ) یک افسانه آلمانی است، که توسط برادران گریم در قصه های برادران گریم جمع آوری شده است. [ ۱] [ ۲] [ ۳]
یک  گربه  و یک  موش  با هم آشنا می شوند. گربه اعتراف به دوستی و حتی عشق به موش می کند، به طوری که موش موافقت می کند که با هم به خانه ای نقل مکان کنند.   آنها با هم تصمیم می گیرند برای زمستان انبار کنند تا در فصل سرد گرسنه نمانند.   آنها یک گلدان  چربی می خرند که آن را زیر  محراب  کلیسا  پنهان می کنند،   زیرا امن ترین مکان به نظر می رسد.   بعد از مدت کوتاهی گربه به هم خانه اش می گوید که یکی از نزدیکانش زایمان کرده و از دوست موش خواسته شده که مادرخوانده شود.   گربه به جای رفتن به مراسم تعمید، به گوشه کلیسا می رود و لایه بالایی چربی قابلمه را می خورد.   وقتی گربه به خانه برمی گردد، موش نام بچه گربه را می پرسد.   گربه پاسخ می دهد: "بالا آف. "  موش می گوید که هرگز چنین نامی نشنیده است.
به زودی پس از آن، گربه اعلام می کند که او دوباره به یک مراسم تعمید دعوت شده است.   در بازگشت گربه، موش می پرسد چه نامی به این بچه گربه داده اند؟  گربه پاسخ می دهد: "نیمه رفته. "  دوباره موش با صدای بلند از عجیب بودن نام تعجب می کند.
گربه برای بار سوم به کلیسا می رود و این بار چربی را تمام می کند.   وقتی گربه برمی گردد، موش نامی را که در این مراسم تعمید داده شده می پرسد.   گربه پاسخ می دهد: «همه از بین رفته است».   دوباره موش سرش را تکان می دهد.
زمستان از راه می رسد و با آن زمان های لاغری که دوستان پیش بینی کرده بودند.   موش پیشنهاد سفر به کلیسا را ​​برای بازیابی آذوقه های ذخیره شده در آنجا می دهد.   وقتی گلدان خالی را می بیند، روشنگری به موش می زند: "اول "بالا آف"، "او زمزمه می کند، "سپس "نیمه رفته" و سپس. . . " گربه به او هشدار می دهد که دیگر چیزی نگوید، اما موش ادامه دارد  گربه به موش می زند و او را می خورد.   داستان به پایان می رسد: «و راه دنیا همین است».
عکس شراکت گربه و موش
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس