سطلکی چند شراحی به موقع باشد
که بچینیم در این خوان ز یمین و ز یسار.
بسحاق ( دیوان اطعمه ).
چندان بنشین تا بپزد دیگ شراحی کان لحظه به دل میرسد از دوست پیامی.
بسحاق ( دیوان اطعمه ).
شراحی. [ ش َ ] ( ص نسبی ) نسبت به شراح که نام آبا اجدادی است. ( از انساب سمعانی ).