شرابه. [ ش َرْ را ب َ / ب ِ ] ( اِ ) منگوله. علاقه. طره. سچاق. ( دیوان البسه نظام قاری ص 201 ). دسته ای از ترمه زرین و یا سیمین و مانند آن که زینت را بر دسته شمشیر و دوش و کمربند و پرده آویزند. دسته ای از ملیله یا مروارید منضد بهم آورده که آویزند زینت را یا که از سربندشمشیر یا کمر آویزند. ( یادداشت مؤلف ) :
دیدم به پرده شاهد والا که تافته
بر رویش از شرابه مشکین کلاله بود.
نظام قاری ( دیوان البسه ص 77 ).
- شرابه تتق ؛ سنبله. ( دیوان نظام قاری ص 164 ).- شرابه سلطنتی ؛ طره و منگوله ای که در جامه های سلاطین به کار می رفت : شاه دارای کلاهی است که اطراف آن را رشته شرابه سلطنتی گرفته و گوشه های بلند آن روی شانه شاه افتاده. ( تاریخ ایران باستان ج 3ص 2703 ).
- شرابه شمشیر ؛ دسته ای از ملیله یا مروارید منضد به هم آورده که از سربند شمشیر آویزند.
|| قسمی مروارید. ( الجماهر بیرونی ). || نام درختی است. رجوع به هس شود.