شراب لعلی

پیشنهاد کاربران

آب آتش فام
ساقیا پیش آر باز آن آب آتش فام را
جام گردان کن ببر غم های بی انجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
...
[مشاهده متن کامل]

لعبتان گلرخ و حوران سیم اندام را
باده پیش آور که هنگامست اینک باده را
هیچگون روی محابا نیست این هنگام را
خام طبع است آنکه میگوید بچنگ و کف نگیر
زلفکان خم خم و جام نبید خام را
مجلس عیش و طرب برساز و چون برساختی
پیش خوان آن مطرب مه روی طوبی نام را
هر کجا طوبی بود آنجا بود خلد برین
نزد ما پیغمبر آورده است این پیغام را
سوزنی سمرقندی

آب آتش رنگ ؛ مجازاً، شراب :
برحذر باش زآب آتش رنگ
که تفش اژدها است ، تاب نهنگ.
اوحدی.
قبله ٔ جمشید. [ ق ِ ل َ / ل ِ ی ِ ج َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . ( آنندراج ) ( برهان ) . || شراب لعلی را نیز گویند. ( برهان ) . و رجوع به قبله ٔ دهقان و قبله ٔ زردشتیان شود. ( آنندراج
...
[مشاهده متن کامل]
) . || جام جهان نمای را هم گفته اند. ( برهان ) ( آنندراج ) . و رجوع به مزدیسنا ص 183 شود. ( حاشیه ٔ برهان دکتر معین ) .

آتش بی دود. [ ت َ ش ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شواظ. || کنایه از آفتاب و قهر و غضب و شراب لعلی . ( برهان ) . || در بعض فرهنگها مجازاً به معنی لعل و عقیق و یاقوت نیز ضبط شده است .
( آب شنگرفی ) ( بِ شَ گَ ) ( اِمر. ) کنایه از: شراب سرخ ، اشک خونین .
خرده مینا. [ خ ُ دَ / دِ ] ( اِ مرکب ) خرده ٔ مینا. مینای شکسته و ریزه ریزه شده . ( برهان قاطع ) ( از آنندراج ) : موضعی خوش خرم و درختان درهم گفتی که خرده ٔ مینا بر خاکش ریخته و عقد ثریا از تاکش درآویخته . ( گلستان ) . || شراب لعلی . ( برهان قاطع ) ( از آنندراج ) .

بپرس