شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش

پیشنهاد کاربران

متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 8094 و شماره رکورد 119585 ) با دستخط حسن ابن ابراهیم ( سال 1244 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
مگر یکدم براسایم ز دنیا و شرّ و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهرهء چنگی و بر گنج سلحشورش
3
سماط دهرِ دون پرور ندارد شهد اسایش
مذاق حرص و آز ای جان بشد از تلخ از شورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
5
کمند صید بهرامی میفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
6
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعانِ دل کورش
7
شراب لعل مینوشم من از جام زمردگون
که زاهد افعی وقتست میسازم بدین کورش
8
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی پر زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدای کتاب یک مهر مربعی شکل درج شده با این عبارت: لا اله الا الله الحق المبین، عبده عباس
2. در بیت 4 عبارت ساقی بزگی نوشته شده که چون نامشخص بود به همان صورت منافی بزرگی آورده شد. همچنین در بیت آخر پر زورش به صورت پر ذورش نوشته شده است که چون نادرست بود اصلاح گردید.
- - - - - - - - -
این غزل حافظ در نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 224 و شماره رکورد 117383 ) با دستخط علی ابن نجف ( سال 1042 ه. ق. ) نیامده است.
- - - - - - - - -
این غزل حافظ در نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 9897 و شماره رکورد 119791 ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 982 ه. ق. ) و مالکیت محمد پور محمد العبدی البوزقری نیامده است. در این نسخه سال وفات حافظ را 781 محاسبه شده است، یعنی حرف یاء در خاک مصلی را در حساب ابجد نیاورده است و عدد 201 را برای نشان دادن اختلاف تاریخ وفات و تاریخ کتابت نسخه آورده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/119585• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/117383• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/119791
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 8091 و شماره رکورد 119584 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر اسمان ایمن
بلعب زهره جنگی و مریخ سلح شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم برگیر
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است نی گورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
5
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می اید بدین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. در ابتدای کتاب، دو متن مربوط به انتقال مالکیت وجود دارد: یکی در سنه 1197 سید درویش حسن المولوی، و دیگری اهدای کتاب از سید احمد افندی فرزند سید محمد عبدالله به درویش حسین افندی
2. در انتهای کتاب عبارت دیوانی حافظی افندی رحمة الله علیه آمده و ذیل آن یک مهر مدور درج شده که تنها نام ابراهیم در آن قابل تشخیص است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/119584
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 7627 و شماره رکورد 119520 ) با دستخط فائضی مشهور به قاف زاده ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهرهء چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهرِ دون پرور ندارد شهد اسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
شراب لعل و جای امن از جام زمردکان
که زاهد افعی وقتست و میسازم بدان کورش
6
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنانحشمت نظرها بود با مورش
7
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
به شرط انکه ننمایی به کج طبعانِ دل کورش
8
کمانِ ابرویجانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش
یادداشت ها:
1. در صفحه انتهای کتاب در چند متن جداگانه نام مالک نسخه آمده است: ابراهیم بن الحاج حسن افندی ( سنه 1203 ) ، ابراهیم عزالدین بن الحاج حسن افندی ( سال 1204 ) ، ابراهیم حنیف بن الحاج حسن افندی، ابراهیم الحنیف افندی
2. نام کاتب در انجامه به صورت فائضی الشهیر بقاف ذاده آمده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/119520
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 6885 و شماره رکورد 118924 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیی و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
ز لعب زهرهءِ چنگی و مرّیخ سلخ شورش
3
سُماط دهرِ دون پرور ندارد شهد آسایش
مَذاقِ حرص و آز ای جان بشوی از تلخ وَز شورش
4
کمند صیدِ بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان مُنافیءِ بزرگی نیست
سلیمان با چنین حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعانِ دل کُورش
7
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکین خنده می آید بدین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. ابتدای این نسخه افتاده است و از اواسط غزلِ ( سال ها دفترِ ما در گرو صَهبا بود ) آغاز می شود.
2. در صفحات پایانی این نسخه، اشعار و نوشته هایی به زبان ترکی عثمانی آمده که با خطی متفاوت از متن اصلی نوشته شده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/118924
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه یوسف آغا در قونیه ( شماره مجموعه 23 و شماره رکورد 117227 ) با دستخط پیر محمد بن موسی السلانیکی ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهرهء چنگی و مریخ سلح شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
4
سماط دهرِ دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ از شورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعانِ دل کورش
7
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. در ابتدای کتاب نوشته ای هست که نشان می دهد این نسخه در تاریخ 17 رمضان سنه 1300 از طرف راغب افندی به کتابخانه یوسف آغا در قونیه وقف شده است.
2. ظاهراً شماره قدیم این نسخه 5980 بوده است که در چند جا ذکر شده است.
3. چندین مهر در آغاز نسخه هست که خوانا نیست

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/117227
متن غزل از روی نسخه خطی شرح دیوان حافظ تألیف شمعی موجود در کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 1998 و شماره رکورد 126040 ) با دستخط احمد بن حسن ( سال 995 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شرابی تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهرهء چنگی و مریخ سلحشورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که [من] پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا [تا] در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
شراب لعل می نوشم من از جام زمرّدگون
که زاهد افعی وقتست می سازم بدین کورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. فهرستنویس نسخه، نام کامل مؤلف را شمع الله مصطفی بن محمد استانبولی شمعی پرزرینی آورده است. در ابتدای کتاب سال وفات او 1000 هجری نوشته شده است.
2. در چندین جای کتاب، مهر واقف درج شده است با این عبارت: وقفه علی اهل العلوم الدینیه الراجی الطاف ربه الخفیه، سلیمان فیضی التوقیعی فی الدوله العلیه
3. در انجامه کتاب، کاتب علاوه بر ذکر نام خود و تاریخ اتمام کتابت، اشاره کرده که در شهر بلغراد ( همان بلگراد صربستان ) شهرت دارد و محل تولد او قصبه اوژیچه است که امروزه همان شهر اوژیتسه در کشور صربستان است.
4. شرح دیوان حافظ به زبان ترکی عثمانی آمده است، یعنی همان زبان ترکی استانبولی با رسم الخط فارسی.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/126040
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 1042 و شماره رکورد 676976 ) با دستخط کاتبی ( تاریخ نامشحص ) به شرح زیر است:
1
شرابی مست میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
ز لعب زهرهء چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی به کج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدای کتاب و در حواشی، اشعار و نوشته هایی به زبان ترکی ( عثمانی ) آمده است که ضمن آن در چند جا نام کاتبی و یا به صورت عبارت هو کاتبی آمده است که احتمالاً شهرت کاتب این نسخه باشد.
2. نام مالک این نسخه در ابتدای کتاب محمد تقی بن عبدالله آمده است.
3. در ابتدای کتاب نشان کتابخانه اشکلیب ( شهر اسکلپ ) درج شده است که مشخص می سازد قبلاً جزء آن مجموعه بوده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/676976
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 2269 و شماره رکورد 125720 ) با دستخط حسن بن سید سنان ( سال 967 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شرابی مست میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم براسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی وز مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی میفکن جام جم بردار
که من بنمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها داشت با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انک ننمایی بکج طبعان و دلکورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می اید برین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. این نسخه شامل دیوان حافظ و دیوان شاهی ( از امیر شاهی سبزواری ) است و یک شعر هم از ابوعلی سینا دارد.
2. در ابتدای کتاب، متنی نوشته شده که احتمالاً به زبان ترکی عثمانی است و در انتهای آن آمده: تحریراً فی اواخر ربیع الآخر سنه 967، حرّره الفقیر حسن بن سید سنان، القاضی بمحرسهء بوری. بر این اساس احتمال دارد حسن بن سنان نام کاتب باشد که قاضی یک قلعه نظامی ( محرسه ) بوده است.
3. در ابتدای کتاب متن های مختلفی از وضعیت نقل و انتقال نسخه ( از طریق بیع، ارث، هبه و غیره ) به افراد مختلف با ذکر نام آمده است که در واقع مالکان این نسخه خطی در طول زمان بوده اند. نام این مالکان که تقدم و تأخر آنها چندان مشخص نیست، عبارتند از: حسام الدّین، موسا بن ناصر . . . کمودی، علی بن عبدالباقی المدرس الا. . . ، عبداللطیف بن ابراهیم الکده غروی و پس از او پسرش الحافظ محمد ( سال 1160 ه. ق. ) ، سید عثمان بن . . . بلبله بجی زاده الچورمی و پس از او پسرش سید عارف علی ( سال 1239 ) . دو عدد مهر متفاوت هم درج شده که نام صاحب آنها دقیقاً مشخص نیست.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/125720
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 2190 و شماره رکورد 125984 ) با دستخط ندرعلی بن امیدعلی ورزقانی ( سال 1037 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر شورش
2
بساط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز از دل بشو از تلخ وز شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست نه گورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
6
بیاور می که نتوان شد ز مکر اسمان ایمن
برقص زهره و چنگی و مریخ سلح شورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/125984
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 4752 و شماره رکورد 127484 ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 960 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شرابی تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان زد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهرهءِ جنگ و مرّیخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر گردون بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انک ننمایی بکج طبعان و دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/127484
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه حسن پاشا در چوروم ( شماره مجموعه 4774 و شماره رکورد 127496 ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 943 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام می بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکژ طبعان و دل کورش
6
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدا و انتهای کتاب، نام مالک آن سید ابراهیم بن ابراهیم افندی آمده است ( سنه 1257 ه. ق. )
2. سال وفات حافظ به نظم و با حساب ابجد در صفحه انجامه، سال 792 ه. ق. ذکر شده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/127496
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه عاطف افندی در استانبول ( شماره مجموعه 2253 و شماره رکورد 375944 ) با دستخط حسین خاک نهاد ( سال 1078 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شرابی تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلخشورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
شراب لعل مینوشم من از جام زمرّدگون
که زاهد افعی وقتست می سازم بدین کورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در این نسخه اشعاری از شاعران دیگر با دستخط متفاوت و همچنین چند دیباچه آمده است.
2. این نسخه در قسطنطنیه کتابت شده است.
3. غزل حاضر در حاشیه برگه 147 آمده است.
4. تاریخ کتابت در انجامه کتاب به صورت شعر آمده است: در این مدت که فارغ گشتم از تحریر این دیوان / ز هجرت یک هزار رفت و دگر هفتاد و هشت آوان
5. از این نسخه یک رکورد هم با شماره 375942 وجود دارد.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/375944
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه عاطف افندی در استانبول ( شماره مجموعه 2066 و شماره رکورد 375614 ) با دستخط شاه محمود ( سال 954 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
برآسایم یکی ساعت ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره جنگی و مریخ سلخ شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان مناهی بزرگی نیست
سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید از این بازوی کم زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدای کتاب نام واقف مصطفی عاطف آمده است. علاوه بر آن در ابتدا و انتهای نسخه، مهر وقف مرحوم حاج عمر افندی درج شده است.
2. تاریخ کتابت در انجامه آمده است، منتها عدد وسط پاک شده ( اربع . . . تسعمائه ) که احتمالاً خمسین باشد.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/375614
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه عاطف افندی در استانبول ( شماره مجموعه 2065 و شماره رکورد 375613 ) با دستخط محمود ابن سلطان احمد ( سال 974 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

که یکساعت برآسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهر آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام و جم برگیر
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
5
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنین حکمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
بشرط آنکه بنمایی بکژطبعانِ دل کُورش
7
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی پر زورش
- - - - - - - - -
یادداشت:
در چند صفحه این نسخه مهر مدور مربوط به واقف درج شده که متن آن اینچنین است: وقف هذا الکتاب مغفور و مرحوم الحاج عمر افندی بشرط أن لایخرج من خزینة. در نتیجه این نسخه توسط حاج عمر افندی وقف شده مشروط بر آنکه از کتابخانه ( خزینه ) خارج نشود.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/375613
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه عاطف افندی در استانبول ( شماره مجموعه 2064 و شماره رکورد 375612 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلُعب زهرهءِ چنگی و مرّیخ سلحشورش
3
سُماط دهرِ دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاقِ حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صیدِ بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان مُنافیِّ بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در میِ صافیت رازِ دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعانِ دل کُورش
7
شراب لعل می نوشم من از جام زمرّدگون
که زاهد افعیءِ وقتست می سازم بدین کورش
8
کمانِ ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. این نسخه دارای حواشی و شرح ابیات به زبان ترکی است.
2. در ابتدا و انتهای کتاب یک مهر مدور مربوط به واقف درج شده که متن آن اینچنین است: وقف هذا الکتاب الحاج مصطفی عاطف بشرط أن لایخرج من خزینة 1154. در نتیجه این نسخه در سال 1154 ه. ق. توسط حاج مصطفی عاطف وقف شده مشروط بر آنکه از کتابخانه ( خزینه ) خارج نشود.
3. در صفحه انجامه، تاریخ وفات حافظ به شعر آمده که با حساب ابجد، خاک مصلی همان سال 791 هجری خواهد بود.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://portal.yek.gov.tr/works/detail/375612
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس ( شماره بازیابی MS. PERS. 29 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مرّیخ سلخ شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام می بستان
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه بنمائی بکج طبعان دلکورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. در صفحه انجامه این نسخه تاریخ 1004 با جوهر و خطی متفاوت نوشته شده است. البته رقم 4 دقیقاً مشخص نیست و یک احتمال است.
2. یک مهر بزرگ به زبان ارمنی در برگه نخست درج شده است که مربوط به امیر داود خان از دودمان ملیک شاه نظریان شاپورزاده است.
3. این نسخه از دیوان حافظ، شامل غزلیات، مقطعات و رباعیات است.
4. در ابتدای کتاب نوشته شده: حاج حسن افندی منادی سلیمان و قبل از آن با همان دستخط، عبارتی آمده که نامفهوم است که در آن علی کفیلی احتمالاً نام یک شخص باشد.
5. اگر تاریخ نوشته شده در کنار انجامه را تاریخ کتابت نسخه در نظر بگیریم، این نسخه در قرن 16 میلادی کتابت شده است.
6. در صفحه انجامه، مهر مدرسه زبان های شرقی ( در کشور فرانسه ) آمده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://bina.bulac.fr/s/bina/ark:/73193/bhhn4k• https://calames.abes.fr/pub/#details?id=Calames-2015513185139651• https://archive.org/details/MS.PERS.29
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس ( شماره بازیابی MS. PERS. 28 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مرّیخ سلحشورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی برافکن جام می بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمای بکج طبعان دل کورش
7
سلیمان کو که بر بادی جهان تختش کشیدندی
کنون چون شد درون خاک هر سو میکشد مورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدان بازوی بیزورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. این نسخه شامل دیباچه ای 6 صفحه ای است که نویسنده اش در ضمن متن، نام خود را محمد گل اندام ذکر کرده است.
2. در دیباچه سال وفات حافظ سال 791 هجری ذکر شده است.
3. این نسخه از دیوان حافظ، شامل غزلیات، مثنوی، ساقی نامه، مغنّی نامه، ترجیع بند، مخمس، مقطعات و رباعیات است.
4. در این نسخه، غزلیات شماره گذاری شده اند و در برگه 195 در نهایت به رقم 571 می رسد. همچنین تعداد رباعیات در صفحه انجامه 94 عدد ذکر شده است.
5. در حاشیه صفحه انجامه متنی بوده که پاک شده است. اما در انتهای آن سنه 1216 و زیر آن عدد 1231 دیده می شود.
6. مطابق شماره گذاری این نسخه، غزل با مطلع شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش، شماره 321 است.
7. اگر عدد 1231 را تاریخ کتابت این نسخه بدانیم، به تقویم میلادی با سال 1815 مطابق خواهد بود ( یعنی اوایل قرن 19 ) .
8. با توجه به نام شفر که در ابتدای کتاب نوشته شده است، کارشناسان کتابخانه احتمال می دهند خاورشناس فرانسوی، شارل شفر ( 1820 - 1898 ) مالک آن بوده است. پایین واژه شفر نوشته شده: اواخر شهر ذ سنه 61

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://bina.bulac.fr/s/bina/ark:/73193/b47dkk• https://calames.abes.fr/pub/#details?id=Calames-2016513165394091• https://archive.org/details/MS.PERS.28
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس ( شماره بازیابی MS. PERS. 27 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یک لحظه آسایم ز دنیاء و سر شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر اسمان ایمن
ز لعبت زهره جنگی و مریخ سلخشورش
3
سماطه دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و از ای دل بسور از تلخ و از شورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنین حشمت نظرها بود با مورش
5
کمند صید بهرامی میفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نی گورش
6
سلیمان کو که بر روئی جهان بختش نشیدندی
کنون جوجو شده در گور و هر سو میکند مورش
7
بنا یا در می صافیست راز دهر بنمایم
بشرطه آنکه بنمائی بکج طبعان دل کورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. قسمت هایی از این غزل ناخوانا یا نادرست است که به منظور حفظ سندیت تا آنجا که ممکن بود به همان صورت نوشته شده است. برای دسترسی به متن تصحیح شده غزل به منابع معتبر مراجعه نمایید.
2. بیت 6 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است.
3. در ابتدا و انتهای این نسخه مهر مدرسه سلطنتی دانشجویان زبان پاریس درج شده و درون یکی از آنها سال 1837 نوشته شده است.
4. این نسخه از دیوان حافظ، شامل غزلیات، مقطعات، ترجیع بندها، ساقی نامه و رباعیات است.
5. احتمالاً این نسخه در قرن 18 میلادی کتابت شده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://bina.bulac.fr/s/bina/ark:/73193/bm90wb• https://calames.abes.fr/pub/#details?id=Calames-2016513155224691• https://archive.org/details/MS.PERS.27/
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس ( شماره بازیابی MS. PERS. 26 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بساط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و از ای بشوی از تلخ و از شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام می بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان و دلکورش
6
بیاور می که نتوان شد ز راز اسمان ایمن
بلعب زهره جنگی و مریخ سلح شورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدا و انتهای این نسخه مهر مدرسه سلطنتی دانشجویان زبان پاریس درج شده و در ابتدای نسخه تاریخ خریداری آن سال 1822 نوشته شده است.
2. این نسخه از دیوان حافظ، شامل غزلیات، ساقی نامه، مقطعات و رباعیات است.
3. احتمالاً این نسخه در قرن 16 میلادی کتابت شده است. کارشناسان کتابخانه از روی شواهد تخمین زده اند که کتابت آن در حدود سال های 1500 تا 1525 میلادی انجام شده است.
4. در ابتدای کتاب مهر مدور سلطان سلیم اول درج شده که نشان می دهد این نسخه در ابتدا متعلق به او بوده است.
5. در ابتدای کتاب نام مالک آن همراه با امضا و مهر آمده است. در مهر تاریخ 1216 ه. ق. و در امضا سال 1218 ه. ق. آمده است و نام مالک در مهر مصطفی شاکر المولوی درج شده و در متن قبل از امضا مصطفی شاکر بن محمد افندی آمده است.
6. در گوشه سمت چپ به صورت کج و با جوهر کم رنگ تاریخ 20 شوال 979 نوشته شده است.
7. در انتهای کتاب تاریخ وفات حافظ به نظم نوشته شده است: چو در خاک مصلی ساخت منزل / بجو تاریخش از خاک مصلی. با حساب ابجد خاک مصلی سال 791 ه. ق. را نشان می دهد.
8. مصرع اول بیت 3 جوهری شده است و در بالای بیکف . . . م می، عبارت بیفکن جام جم به صورت تصحیح شده و با خطی متفاوت آمده است.
9. در مصرع اول بیت 5 روی ز راز خط کشیده شده و بالای آن با خطی متفاوت نوشته شده: ز مکر
10. در زیز مصرع اول بیت 7 نیز که کمی جوهری شده، نوشته شده است: ابروی

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://bina.bulac.fr/s/bina/ark:/73193/b70sbc• https://calames.abes.fr/pub/#details?id=Calames-2016513155519361• https://archive.org/details/MS.PERS.26
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه زبانها و تمدنها در پاریس ( شماره بازیابی MS. PERS. 25 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
4
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگان نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
6
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق و حرض و آزادی بشد از تلخ و از شورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. در ابتدا و انتهای این نسخه مهر مدرسه سلطنتی دانشجویان زبان پاریس درج شده و از روی شماره های بازیابی قبلی آن احتمال داده شده که در سال 1843 به مجموعه کتابخانه اضافه شده است.
2. این نسخه از دیوان حافظ، شامل غزلیات، ساقی نامه و رباعیات است.
3. احتمالاً این نسخه در قرن 16 میلادی کتابت شده است. کارشناسان کتابخانه از نقوش سبک شیراز تخمین زده اند که کتابت آن در حدود سال 1550 میلادی انجام شده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://bina.bulac.fr/s/bina/ark:/73193/bttftc• https://calames.abes.fr/pub/#details?id=Calames-2016513145518071• https://archive.org/details/MS.PERS.25/
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه کلمبیا ( شماره بازیابی MS Or 74 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم براسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز دور اسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بحرامی بیفکن جام می بردار
که پیمودم من اینصحرا نه بهرام است و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگان نیست
سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط انکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش
یادداشت ها:
1. به استناد کتابخانه دانشگاه کلمبیا، این نسخه احتمالاً در قرن 18 میلادی در ایران کتابت شده است.
2. این نسخه دارای دیباچه ای 8 صفحه ای است.
3. در ابتدا و انتهای کتاب، مهر مراجعه و تفتیش شد سنه 1312 دارد. یک کارشناس کتابخانه ملی ایران درباره این نوع مهر چنین توضیحی داده است: این مهر مربوط به زمانی است که حادثه سرقت از کتابخانه سلطنتی ایران در زمان کتابداری لسان الدوله کشف شده بود و دوایر دولتی مانند اداره بیوتات با مراجعه به نسخه های خطی درصدد بودند نسخه های مسروقه را به این کتابخانه باز گردانند که پس از تطبیق نسخه ها در کاخ گلستان و اطمینان یافتن از دزدی نبودن نسخه ها این مهر را در آستر بدرقه یا آغاز و انجام نسخه می زدند.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://openn.library.upenn.edu/Data/0032/html/ms_or_074.html• https://search.digital-scriptorium.org/catalog/DS6607• https://catalog.princeton.edu/catalog/99129114178206421• https://archive.org/details/ldpd_14642099_000
این غزل حافظ در نسخه خطی کتابخانه مرکزی پارک وی در فیلادلفیا ( شماره بازیابی Lewis O 76 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) نیامده است. به استناد کتابخانه مرکزی پارک وی، این نسخه احتمالاً در قرن 18 میلادی در هند کتابت شده است.
منابع• https://catalog.freelibrary.org/Record/2460530• https://openn.library.upenn.edu/Data/0023/html/lewis_o_076.html• https://archive.org/details/lewis_o_076
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه مرکزی پارک وی در فیلادلفیا ( شماره بازیابی Lewis O 75 ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) و مالکیت اولیه حیات الله خان بهادر ( سال 1151 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
...
[مشاهده متن کامل]

شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ وز شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نی گورش
4
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمائی بکجطبعان دل کورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
7
سلیمان کو که بر روی هوا تختش کشیدندی
کنون چون شد درون خاک هر سو میکشد مورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. به استناد کتابخانه مرکزی پارک وی، این نسخه احتمالاً در قرن 18 میلادی در هند کتابت شده است.
2. بیت 7 ظاهراً از اشعار کمال خجندی است.
3. در انتهای کتاب، خواجه عبدالله خان، پسر حیات الله خان ( مالک نسخه ) ، ابیاتی را تصنیف کرده است.
4. در ابتدای کتاب آمده: این کتاب خواجه حافظ در سنه 2 محمدشاه پادشاه [اینجا جوهری شده است] در خانه حیات الله خان بهادر خرید شد. زیر آن با جوهر کمرنگ نوشته شده: کتبه الراجی، یعنی این متن را راجی به معنای کسی که رجاء و امید دارد ( به رحمت یا عفو پروردگار ) نوشته است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://catalog.freelibrary.org/Record/2515780• https://openn.library.upenn.edu/Data/0023/html/lewis_o_075.html• https://catalog.princeton.edu/catalog/99129114197406421• https://archive.org/details/lewis_o_075
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه پرینستون ( شماره 417L ) با دستخط کاتب ناشناس ( تاریخ نامشخص ) به شرح زیر است:
1
شرآب تلخ می خوآهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مرّیخ سلح شورش
3
سمآط دهر دون پرور ندآرد شهد آسایش
مذآق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرآمی بیفکن جام جم بردآر
که من پیمودم این صحرآ نه بهرآمست و نه گورش
5
نگه کردن بدرویشان منافیء بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیست رآز دهر بنماییم
بشرط آنکه ننمایی به کج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر آز حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
- - - - - - - - -
یادداشت ها:
1. این نسخه دارای حاشیه نویسی با دستخط متفاوت است.
2. تعداد غزل های مختوم به هر حرف نوشته شده و در برگه 159 مجموع آنها 499 غزل ذکر شده است ( با عبارت جمعاً یکون 499 ) .
3. در برگه پایانی این نسخه، به صورت وارونه، متنی مانند جمله نخست گلستان سعدی آمده و پس از آن نوشته شده: کاتبه حسن ابن حج محمد. از آنجا که دستخط آن شبیه به حاشیه نویسی ها است، شاید حسن بن محمد نام نویسنده حواشی باشد.
4. در برگه انجامه و برگه 93، مهر با عبارت عبده محمد آمده که شاید مهر مالک نسخه بوده است.
5. از برگه 84 به بعد نوع خط تغییر کرده است.
6. در حاشیه دو صفحه از کتاب عبارت المکرّم لعنایت الباری خواجه عبدالله آمده است که مشخص نیست خواجه عبدالله نام کاتب است یا مالک یا غیر آن.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://catalog.princeton.edu/catalog/9977655403506421
متن غزل از روی نسخه خطی کتابخانه دانشگاه پرینستون ( شماره 62G ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 926 ه. ق. ) و مالکیت علی قلی خان به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره جنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آنکه بنمایی بکج طبعان دل کورش
6
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://catalog.princeton.edu/catalog/9955761253506421
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 638 ) با دستخط کاتب ناشناس ( نیمه اول قرن 11 ه. ق. ) و مالکیت عبدالله المرادی ( در سال 1132 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

که تا یکدم بیاسایم ز دنیا شر و شورش
2
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص از ای دل بشوی از تلخ و از شورش
3
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این وادی نه بهرامست و نه گورش
5
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
6
سر تخت سلیمانی که بر اوج فلک میسود
کنون در خاک چون جوجو بهر سو میکشد مورش
7
شراب لعل می نوشم من از لعل زمرد گون
که زاهد افعی وقتست و میسازم بدان کورش
8
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگانست
سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش
9
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. ابیات 6 و 7 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است.
2. در مصرع اول بیت 6 اگر فعل میسود باشد احتمالاً از ریشه سودن است به معنای لمس کردن و در مصرع دوم، اگر جوجو صحیح باشد، به معنای ذره است و احتمالاً اشاره به دانه جو دارد.
3. این نسخه از دیوان حافظ دارای دیباچه ای 7 صفحه ای است.
4. در دیباچه سال درگذشت حافظ 792 هجری قمری ذکر شده است.
5. مهر مالکیت در فولیوی 91 ب آمده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.638/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 637 ) با دستخط کاتب ناشناس ( کتابت شده در هند، قرن 13 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
3
کمند صید بهرامی میفکن جام جم بستان
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
4
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمائی بکج طبعان دل کورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنین حشمت نظرها بود با مورش
6
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره و جنگی و مریخ سلخشورش
7
شراب لعل می نوشم من از جام زمرد گون
که زاهد افعی وقتست ولی سازم بدین کورش
8
کمانی ابری جانان نه می پیچد سر از طاعت
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. محل کتابت این نسخه به استناد موزه هنر والترز احتمالاً کشمیر هند بوده است.
2. بیت 7 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.637/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 636 ) با دستخط غلام محمدی معروف به ملا محمد قاسم همدانی ( کتابت شده در هند، سال 1201 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شرابی تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
...
[مشاهده متن کامل]

مگر یکدم پریشانش ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره جنگ و مریخ و سلخ شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشو با آب بر دورش
4
نظر کردن بدرویشان منافی از بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
5
بیا تا در می صافست و راز دهر بنمایم
بشرط آنکه بنمای بکر طبعان دل کورش
6
شراب لعل می نوشم من از جام زمرد گون
که زاهد افعی وقتست ولی سازم بدین کورش
7
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بستان
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
8
گمان بردی که جانانرا نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن چند می آید بدین بازوی او زورش
یادداشت ها:
1. یک انجامه هم در فولیوی 199 کتاب هست که نام کاتب را ملا ابوالقاسم آورده است.
2. در انتهای کتاب به نظم و با حساب ابجد، سال درگذشت حافظ 782 هجری قمری ذکر شده است: بسال با و فا و ذال ابجد / ز روز هجرت میمون احمد / بسوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد شمس الدین محمّد
3. قسمت هایی از این غزل ناخوانا یا نادرست است که به منظور حفظ سندیت تا آنجا که ممکن بود به همان صورت نوشته شده است. برای دسترسی به متن تصحیح شده غزل به منابع معتبر مراجعه نمایید.
4. به نظر می رسد منشأ خطا در کتابت مربوط به نسخه مادر باشد که کاتب به تشخیص خود به جایگزینی اقدام نموده است که بعضا بدون آنکه معنی درستی از آن استنباط شود یا با وزن شعر مطابقت داشته باشد، تحریر شده است.
5. انتهای مصرع مذاق حرص و آز قابل تشخیص نبود و ممکن است نادرست باشد.
6. محل کتابت این نسخه به استناد موزه هنر والترز احتمالاً کشمیر هند بوده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.636/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 635 ) با دستخط کاتب ناشناس ( کتابت شده در هند، سال 1202 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ خواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص آرای دل نشو از تلخ و از شورش
3
کمند صید بهرامی میفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
4
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه بنمائی بکج طبعان دل کورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنین حشمت نظرها بود بر مورش
6
بیاور میکه نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره و چنگی و مرّیخ سلحشورش
7
شراب لعل می نوشم من از جام زمرد گون
که زاهد افعی وقتست ولی سازم بدین کورش
8
کمانی ابرو جانان نمی پیچد سر از طاعت
و لیکن خنده می آید برین بازوی بی زورش
یادداشت ها:
1. بیت 7 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است.
2. این نسخه از دیوان حافظ دارای دیباچه ای 7 صفحه ای است که شباهت به دیباچه نسخه W. 634 موزه هنر والترز دارد.
3. تاریخ کتابت در دیباچه خوانا نیست و موزه هنر والترز آن را با علامت سؤال ( به نشان احتمال ) آورده است.
4. در انجامه کتاب به نظم، تاریخ درگذشت حافظ 791 هجری قمری ذکر شده است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.635/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 634 ) با دستخط کاتب ناشناس ( قرن 10 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
...
[مشاهده متن کامل]

بلعب زهره چنگی و مرّیخ سلح شورش
3
بساط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مدار حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
شراب لعل و جای امن وز جام زمرّد فام
که زاهد افعی وقتست میسازم بدین کورش
8
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدان بازوی بیزورش
یادداشت ها:
1. بیت 7 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است و به نظر می رسد کاتب آن را با تغییراتی آورده است.
2. این نسخه از دیوان حافظ دارای دیباچه ای 10 صفحه ای است.
3. در دیباچه سال درگذشت حافظ 791 هجری قمری ذکر شده است.
4. در دیباچه به حافظ اینچنین اشاره شده است: مولانای اعظم السعید المرحوم الشهید مفخر العلماء استاد فخار برّ الادباء معدن اللطایف الروحیانیه مخزن المعارف السبحانیه شمس الملة و الدین محمد الحافظ الشیرازی طیّب الله تربته و رفع فی عالم القدس رتبته

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.634/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 633 ) با دستخط کاتب ناشناس ( قرن 10 ه. ق. ) و مالکیت شیخ محمد بن سید مصطفی به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم برگیر
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
4
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش
5
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آنکه ننمایی به کج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.633/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 632 ) با دستخط کاتب ناشناس ( قرن 10 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
...
[مشاهده متن کامل]

بر لعب زهره جنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این ره را نه بهرامست و نه گورش
5
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.632/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 631 ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 946 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
2
...
[مشاهده متن کامل]

بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نی گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با جنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بیزورش
یادداشت: در بیت 5 به نظر می رسد چنان حشمت صحیح باشد.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.631/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 630 ) با دستخط علی قلی بن . . . ( سال 966 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشوی از تلخ و از شورش
3
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره جنگی و مریخ سلح شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی یارم نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.630/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 629 ) با دستخط کاتب ناشناس ( سال 959 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
2
...
[مشاهده متن کامل]

بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست و نه گورش
5
نگه کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
7
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.629/
متن غزل از روی نسخه خطی موزه هنر والترز ( شماره W. 628 ) با دستخط زین العابدین بن عبدالرحمن جامی ( سال 918 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
3
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
4
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمایی بکج طبعان دل کورش
5
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
6
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید ازین بازوی بی زورش

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://art.thewalters.org/object/W.628/
مطلع غزلی از دیوان حافظ
متن کامل غزل از روی نسخه خطی دانشگاه استراسبورگ با دستخط ملا رسول مسجدجامعی ( سال 1248 ه. ق. ) به شرح زیر است:
1
شراب تلخ میخواهم که مردافکن بود زورش
مگر یکدم برآسایم ز دنیا و شر و شورش
...
[مشاهده متن کامل]

2
سلیمان کو که بر روی جهان تختش کشیدندی
کنون چون شد درون خاک هر سو میکشد مورش
3
سماط دهر دون پرور ندارد شهد آسایش
مذاق حرص و آز ایدل بشو از تلخ و از شورش
4
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم درده
که من پیمودم این صحرا نه بهرامست نه گورش
5
شراب لعل مینوشم من از جام زمردگون
که زاهد افعی کور است و میسازم بدین کورش
6
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرط آنکه ننمائی بکج طبعان دل کورش
7
نظر کردن بدرویشان منافی بزرگی هست
سلیمان با چنین حشمت نظرها بود بر مورش
8
بیاور می که نتوان شد ز مکر آسمان ایمن
بلعب زهره چنگی و مریخ سلح شورش
9
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
و لیکن خنده می آید بدین بازوی با زورش
یادداشت ها:
الف ) ابیات 2 و 5 ظاهرا از اشعار کمال خجندی است.
ب ) در بیت 7 به نظر می رسد ( منافی بزرگی نیست ) صحیح باشد.
ج ) ترتیب ابیات و برخی واژگان در نسخه های دیگر متفاوت است.

شراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورششراب تلخ می خواهم که مردافکن بود زورش
منابع• https://gallica.bnf.fr/ark:/12148/btv1b10224689t/f107.item• https://ganjoor.net/hafez/ghazal/sh278• https://ganjoor.net/khojandi/ghazalkk/sh630
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٧)

بپرس