شرا
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
۲. فروش.&delta، این کلمه از اضداد است.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی شَرَعَ: آشکار کرد - بیان نمود - تشریع کرد - به عنوان راهی واضح و ایمن از انحراف مشخص نمود
ریشه کلمه:
شرر (۳۱ بار)
ریشه کلمه:
شرر (۳۱ بار)
wikialkb: شَرّا
پیشنهاد کاربران
در زبان مازنی ما به مسیر خاصی از چشمه هایی که هیچ وقت آبش تموم نمیشه و دائمی هستش این واژه رو استفاده می کنیم.
�شِرا� یا �شیرا�
مثلا در یکی از روستاهای آمل ( عالیکلا آهی ) به جایی که چندین چشمه داشت و سرازیر میشد و در منطقه ی کاله ی محل بود می گفتیم.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی:
شیر = برکت و مال و روزی چون شیر گاو داره ( خاستگاه و منبع روزی )
را = راه و مسیر عبورش که به ( رودخانه ی اصلی وصل میشه )
�شِرا� یا �شیرا�
مثلا در یکی از روستاهای آمل ( عالیکلا آهی ) به جایی که چندین چشمه داشت و سرازیر میشد و در منطقه ی کاله ی محل بود می گفتیم.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی:
شیر = برکت و مال و روزی چون شیر گاو داره ( خاستگاه و منبع روزی )
را = راه و مسیر عبورش که به ( رودخانه ی اصلی وصل میشه )
خریدن
شِرا :[اصطلاح صید ] پارچه یا چادری که جهت حرکت دادن قایقهای بادی از آن استفاده می نمایند.