شذوذ

لغت نامه دهخدا

شذوذ. [ ش ُ ] ( ع مص ) تنها و نادر و غریب شدن. ( از منتهی الارب ). ندرت. نادر شدن. کمی ، مقابل اطراد. کم یابی.دیریابی. دشواریابی. ( یادداشت مؤلف ). عزت. اندک یافت شدن. ( لغت سید شریف جرجانی ). || پراکنده و یک یک گردیدن. ( منتهی الارب ). پراکنده شدن. || تنها و غریب کردن. لازم و متعدی است. ( از منتهی الارب ). || تنها شدن. ( لغت سید شریف جرجانی ). تنها ماندن. ( مهذب الاسماء ). رجوع به شذ شود.

فرهنگ فارسی

تنها و نادر و غریب شدن ندرت یا پراکنده و یک یک گردیدن .

پیشنهاد کاربران

بپرس