شدون

لغت نامه دهخدا

شدون. [ ش ُ ] ( ع مص ) قوت گرفتن آهوبره و شاخ برآوردن و بی نیاز شدن از مادر و بر این قیاس است بچه جانور صاحب ظلف و صاحب خف و صاحب سم. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

قوت گرفتن آهو بره و شاخ بر آوردن و بی نیاز شدن از مادر و بر این قیاس است بچه جانور صاحب ظلف و صاحب خف و صاحب سم .

پیشنهاد کاربران

بپرس