شد و مد

لغت نامه دهخدا

شد و مد. [ ش َد دُ م َدد ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) لفظ عربی است. فارسیان به معنی شأن و شوکت و تکلف استعمال نمایند. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تأکید و اهمیت. زور و قوت. درشتی و سختی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

لفظ عربی است . فارسیان بمعنی شان و شوکت و تکلف استعمال نمایند .

پیشنهاد کاربران

بپرس