شحز

لغت نامه دهخدا

شحز. [ ش َ ] ( ع مص ) آرمیدن با زن. ( از منتهی الارب ). کلمه ای است متروک و از نکاح بدان کنایه کنند. ( از ذیل اقرب الموارد ). || ترسیدن و بیمناک گردیدن. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

آرمیدن با زن یا ترسیدن و بیمناک گردیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس