شحجان. [ ش َ ح َ ] ( ع اِ ) بانگ استر و زاغ و شترمرغ. ( منتهی الارب ).شحجان. [ ش َ ح َ ] ( ع مص ) شحاج. بانگ کردن استر و زاغ. || کلان سال شدن زاغ. || ضخم شدن بانگ زاغ. ( از اقرب الموارد ). رجوع به شحاج شود.