شحاذ

لغت نامه دهخدا

شحاذ. [ ش َح ْ حا ] ( ع ص ) ستیهنده و تیز. ( شحاث بثاء غلط است چنانکه گذشت در شحاث ) ( از منتهی الارب ). || سائل. ( از اقرب الموارد ). گدای. ستیهنده در سؤال. گدای مبرم در سؤال. گدای سمج. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

ناشکیبا و تندخو: ( پس جوان گفت: ای پیرْ شحّاذ و ای قَلّابْ استاذ ) ( مقامات حمیدی، مقامه ی دوم )

بپرس