شجیج. [ ش َ ] ( ع ص ) شجوج. ج ، شَجّی ̍. ( از اقرب الموارد ). شکسته سر: وتد شجیج ؛ میخ سرشکسته. ( از منتهی الارب ). || ( اِ ) بانگ استر. ( یادداشت مؤلف ).