شجوجی

لغت نامه دهخدا

شجوجی. [ ش َ ج َ جا ] ( ع ص ) مرد بسیار درازپای کوتاه پشت. ( منتهی الارب ). مرد بسیار دراز. ( از اقرب الموارد ). مرد نیک دراز یا دراز سطبراستخوان یا درازپای یا درازپشت کوتاه پای. ( منتهی الارب ). || اسب فربه سطبراستخوان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) مرغی است ابلق سیاه سپید. ( منتهی الارب ). عقعق. ( اقرب الموارد ). || نوعی از زاغ. ( منتهی الارب ). || باد که پیوسته وزد. ( از اقرب الموارد ). باد پیوسته. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس