شجره البق
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
معین
( پَ ش ِ ) ( اِمر. ) درختی است بزرگ و بر آن کیسه هایی پدید آید که پشه در آن ها جای دارد؛ شجره البق ، پش غال ، پشه ـ خار، سارخک دار، سارشک دار، نارون نیز گویند.
بَق : ( ح ) : پشه که حشره اى از رسته ى ( البَقِّیَّات ) است و خون انسان را مى مکد و معمولا در اماکن گرم پرورش مى یابد. , ونه ى دیگر این حشره بر درختان و در باغها زیست مى کنند؛ �شَجَرَة البَقّ� ( ن ) : درختى است تنومند با گلهائى زرد و معروف به درخت پشه و آنرا در عربى, الدرّدار ) نامند.
... [مشاهده متن کامل]
شجره البق نام درختی است که آن را آغال پشه ، و کژم ، پشه دار، و سده ، و لامشکر، و ناژبن ، و دردار، و پشه خانه ، و پشه غال ، و کنجک نیزخوانند، و بتازی شجرة البق نامند. ( جهانگیری ) ( شعوری ) . درختی باشد که آن را پشه غال و پشه خانه گویند وبعربی شجرة البق خوانند. ( برهان ) . درختی است که ثمرآن پشه است ( ! ) و آن را آغال پشه ، و پشه دار، و لامشکر، و بعربی شجرة البق گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . قره آغاج . ( ترکی ) . سیاه درخت . دار دارو. رجوع به آغال پشه ، پشه دار، لامشکر و نارون در این لغت نامه شود.
آغال : خانه . منزل . دار . جای .
ناژین . درخت نارون ، شجرة البق، پشه غال، نارون.
( پَ ش ِ ) ( اِمر. ) درختی است بزرگ و بر آن کیسه هایی پدید آید که پشه در آن ها جای دارد؛ شجره البق ، پش غال ، پشه ـ خار، سارخک دار، سارشک دار، نارون نیز گویند.
بَق : ( ح ) : پشه که حشره اى از رسته ى ( البَقِّیَّات ) است و خون انسان را مى مکد و معمولا در اماکن گرم پرورش مى یابد. , ونه ى دیگر این حشره بر درختان و در باغها زیست مى کنند؛ �شَجَرَة البَقّ� ( ن ) : درختى است تنومند با گلهائى زرد و معروف به درخت پشه و آنرا در عربى, الدرّدار ) نامند.
... [مشاهده متن کامل]
شجره البق نام درختی است که آن را آغال پشه ، و کژم ، پشه دار، و سده ، و لامشکر، و ناژبن ، و دردار، و پشه خانه ، و پشه غال ، و کنجک نیزخوانند، و بتازی شجرة البق نامند. ( جهانگیری ) ( شعوری ) . درختی باشد که آن را پشه غال و پشه خانه گویند وبعربی شجرة البق خوانند. ( برهان ) . درختی است که ثمرآن پشه است ( ! ) و آن را آغال پشه ، و پشه دار، و لامشکر، و بعربی شجرة البق گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) . قره آغاج . ( ترکی ) . سیاه درخت . دار دارو. رجوع به آغال پشه ، پشه دار، لامشکر و نارون در این لغت نامه شود.
آغال : خانه . منزل . دار . جای .
ناژین . درخت نارون ، شجرة البق، پشه غال، نارون.