شجاع شدن

مترادف ها

bield (فعل)
دفاع کردن، شیر کردن، تشجیع کردن، شهامت دادن، شجاع شدن، مسکن گزیدن

buck up (فعل)
شجاع شدن، تهییج کردن، پیشرفت کردن، روحیه کسی را درک کردن

پیشنهاد کاربران

دل گرفتن
جری و شجاع شدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . دلیر گشتن. دل یافتن. دل پیداکردن. جرأت یافتن :
به پیروزی ساوه شاه اندرون
گرفته دل و مست گشته به خون.
فردوسی.
ازآن دل گرفتند ایرانیان
...
[مشاهده متن کامل]

ببستند ازبهر کینه میان.
فردوسی.
چنین دل گرفتید ازین یک سوار
که نزد شما یافت او زینهار.
فردوسی.

بپرس