شترخواره. [ ش ُ ت ُ خوا / خا رَ / رِ ] ( نف مرکب ) اشترخوار. رجوع به شترخوار شود. || ( اِ مرکب ) ضریع : چون خشک باشد و ما آن را اشترخواره گوییم و آن خبیث تر طعامی باشد. ( از تفسیر ابوالفتوح ج 5 ص 515 ). رجوع به اشترخار و اشترخوار شود.