شترخفت

لغت نامه دهخدا

شترخفت. [ ش ُ ت ُ خ ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان خاوه بخش دلفان شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از سراب شترخفت و محصول آن غلات ، توتون و لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران

یعنی جای خوبان
چون در این منطقه شتر نبوده ۰درقدیم کاروان شتر برای رفتن به عراق از منطقه عبور می کرده وراهزنان وسارقین در مناطق بالادست برای انها مشگلاتی بوجود می اوردند واین روستا مردمان خوب داشته بطوریکه تجار وکاروانیان
...
[مشاهده متن کامل]
دراین مکان احساس امنیت و استراحت می کرده وشتران خود را ول به معنای رها وخفت به معنای خواباندن ( جایی که مسافران شتران را رها ومی خواباندند )

یعنی جاییکه به علت وجود چشمه هاو اب زیاد شتردر گل ولای ان گیر میکند، یابه عبارتی میخوابد.

بپرس