شترغلط. [ ش ُ ت ُ غ َ ] ( اِ مرکب ) غلط شتر. غلطیدن شتر. || فنی از کشتی.( آنندراج ). نام نوعی از فنون کشتی پهلوانان است. ( از فرهنگ نظام ). نام داو. ( غیاث اللغات ) : همچو معشوق عرب زاده سوار جماز یک شترغلط درستی و بغل گیری باز.
میرنجات.
شترغلط. [ ش ُت ُ غ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان درب قاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. دارای 174 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).