( شتاب آوریدن ) شتاب آوریدن. [ ش ِوَ دَ ] ( مص مرکب ) شتاب آوردن. شتافتن : بباید بسیچید ما را به جنگ شتاب آوریدن به جای درنگ.فردوسی.شتاب آوریدن به دریا و دشت چرا؟ چون به نانی بود بازگشت.نظامی.