شبیدن

لغت نامه دهخدا

شبیدن. [ ش َ دَ ] ( مص ) به یکطرف برگشتن. || نشستن. || قرار گرفتن در جای مانند نشستن پرندگان. || آرمیدن هر جایی در شب. || آویختن چیزی بر سر. || چیزی به دور کمر بستن. ( از ناظم الاطباء ). اما این معانی همه مخصوص به ناظم الاطباء است.

پیشنهاد کاربران

بپرس