شبیخون بردن

پیشنهاد کاربران

شبیخون بردن ؛ تاختن بردن به شب :
هم از کنده و چاه پوشیده سر
بپرهیز و آسان شبیخون مبر.
اسدی.
بر سرش ناگهان شبیخون برد
گرد بالای هفت گردون برد.
نظامی.
ینال تگین بر طلیعه او شبیخون برد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 405 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

اگر خفیه ده دل به دست آوری
از آن به که صد ره شبیخون بری.
سعدی.
اگر کفر زلفش شبیخون برد
ورع کی سر خویش بیرون برد.
ظهوری.