شبک
لغت نامه دهخدا
شبک. [ ش َ ] ( ع مص ) منصرف شدن از کاری. ( ذیل اقرب الموارد ). || در هم شدن و داخل شدن چیزی در چیزی دیگر. ( از اقرب الموارد ). درآمیختن و به یکدیگر درآوردن. ( منتهی الارب ): شبکت اصابعی بعضها فی بعض ؛ انگشتانم را در یکدیگر داخل کردم. ( از اقرب الموارد ). || در هم شدن و مخلوط شدن امور در یکدیگر و اشتباه وخلط گردیدن آنها. ( از اقرب الموارد ). || درآمیختن ظلمت و تاریکی. ( از ذیل اقرب الموارد ). || نیک ظاهر شدن ستارگان. ( از ذیل اقرب الموارد ). || درهم شدن ستارگان در یکدیگر از بسیاری آنچه نمایان شده است. ( از ذیل اقرب الموارد ).
شبک. [ ش َ ب َ ] ( ع اِ ) دندانه های شانه. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از منتهی الارب ) ( از محیط المحیط ). || ج ِ شبکة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به شبکة شود.
شبک. [ش ِ ] ( اِخ ) ( بنو... ) نام بطنی است. ( منتهی الارب ).
شبک. [ ش َ ب َ ] ( اِخ ) ( ذو... ) آبی است به حجاز به بلاد بنی نصربن معاویه. ( منتهی الارب ). رجوع به ذوشبک شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(ش بْ ) (اِ. ) دوک ، ریسه .
(شَ بَ ) [ ع . ] (اِ. ) ۱ - دام صیاد. ۲ - دندانه های شانه .
فرهنگ عمید
دوک، بادریسۀ دوک.
دانشنامه آزاد فارسی
شَبَک
فرقه ای از غلات صوفی، پدیدآمده در اوایل عهد صفویه در عراق. عقاید شبک به معتقدات قزلباشیه، بکتاشیه، اهل حق، ملامتیه و دیگر فرق غالی نزدیک است. کتاب مقدس و دینی آنان مناقب نام دارد که در آداب و سلوک و اقوال و مآثر شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ صدرالدین و بیانگر انتساب آنان به صفویه و قزلباش است. پیروان این فرقه، مانند مسیحیان، نزد پیر یا بابا به گناه خود اعتراف می کنند و نوشیدن شراب را حرام نمی دانند. شبک در حق علی (ع) و امام حسین (ع) غلو بسیار می کنند و در دعاهای خود از حاجی بکتاش ولی و سران قزلباش یاری می طلبند. از آداب و رسوم و مناسک آنان می توان به شب غفران (شبی خاص که زن و مرد جمع شده و نالان از خدا طلب آمرزش می کنند)، لیلةالکفش یا لیلةالکفشه (راه رفتن با پای برهنه در شب عاشورا و نوحه خوانی و گریه و زاری برای شهدای کربلا و مصایب اهل بیت)، جشن و سرور در شب اول آغاز سال، نماز خواندن هفته ای یک بار در روز جمعه و آن هم با آداب مخصوص و کاملاً متفاوت از سایر مسلمانان و روزه گرفتن در نُه روز اول ماه محرم به جای ماه رمضان اشاره کرد. اعداد ۱۴ (۱۴ معصوم)، ۱۲ (۱۲ امام)، ۵ (۵ تن آل عبا)، ۳ (الله، محمد و علی) نزد شبک اهمیتی خاص دارد. زبان این فرقه غالباً کردیِ آمیخته با ترکی و عربی و فارسی است.
فرقه ای از غلات صوفی، پدیدآمده در اوایل عهد صفویه در عراق. عقاید شبک به معتقدات قزلباشیه، بکتاشیه، اهل حق، ملامتیه و دیگر فرق غالی نزدیک است. کتاب مقدس و دینی آنان مناقب نام دارد که در آداب و سلوک و اقوال و مآثر شیخ صفی الدین اردبیلی و شیخ صدرالدین و بیانگر انتساب آنان به صفویه و قزلباش است. پیروان این فرقه، مانند مسیحیان، نزد پیر یا بابا به گناه خود اعتراف می کنند و نوشیدن شراب را حرام نمی دانند. شبک در حق علی (ع) و امام حسین (ع) غلو بسیار می کنند و در دعاهای خود از حاجی بکتاش ولی و سران قزلباش یاری می طلبند. از آداب و رسوم و مناسک آنان می توان به شب غفران (شبی خاص که زن و مرد جمع شده و نالان از خدا طلب آمرزش می کنند)، لیلةالکفش یا لیلةالکفشه (راه رفتن با پای برهنه در شب عاشورا و نوحه خوانی و گریه و زاری برای شهدای کربلا و مصایب اهل بیت)، جشن و سرور در شب اول آغاز سال، نماز خواندن هفته ای یک بار در روز جمعه و آن هم با آداب مخصوص و کاملاً متفاوت از سایر مسلمانان و روزه گرفتن در نُه روز اول ماه محرم به جای ماه رمضان اشاره کرد. اعداد ۱۴ (۱۴ معصوم)، ۱۲ (۱۲ امام)، ۵ (۵ تن آل عبا)، ۳ (الله، محمد و علی) نزد شبک اهمیتی خاص دارد. زبان این فرقه غالباً کردیِ آمیخته با ترکی و عربی و فارسی است.
wikijoo: شبک
پیشنهاد کاربران
یکی از اقوام بزرگ کورد در اقلیم کوردستان.
�شبک� در چند دهه مثلاً دهه شصت و هفتاد در کلام عوام و رواج زیادی داشت و بعنوان صفتی منفی برای افراد بکار می رفت بمعنی عوضی ، قاطی ، مسخره