شبو

لغت نامه دهخدا

شبو. [ ش َب ْوْ ] ( ع مص ) بلند گردیدن. ( از اقرب الموارد ). || روشن شدن و درخشیدن چهره پس از تغیر. || روی پا برخاستن اسب. || افروختن آتش. ( از اقرب الموارد ). || گلوله کردن و به شکل کلاف درآوردن نخ و ریسمان. ( از دزی ج 1 ص 726 ).

شبو. [ ش َب ْوْ ] ( ع اِ ) شبا. برف و ریزه های باران. ( از اقرب الموارد ). || آزار و اذیت. ( از ذیل اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

آزار و اذیت

دانشنامه عمومی

شبو روستایی در دهستان لانو بخش درح شهرستان سربیشه استان خراسان جنوبی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۳۹ نفر ( ۱۳خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس شبو
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس