شبغازه. [ ش َ زَ / زِ ] ( اِ مرکب ) شبغاره. شبغاز. شبغا. شبغار. ( برهان ). شبگاه بود که گوسفند در او دارند. ( لغت فرس اسدی ) ( فرهنگ نظام ) : فربه کردی تو کون ایا بدسازه چون دنبه ٔگوسفند در شبغازه.
عماره ( از لغت فرس ).
رجوع به شبغازه شود.
فرهنگ فارسی
محوطه ای که جهت خوابیدن گاو و گوسفند و جز آن ها اختصاص دهند .