شبست

لغت نامه دهخدا

شبست. [ ش ِ ب ِ ] ( ص ) چیزی را گویند که بر طبع گران و ناخوش آید. ( برهان قاطع ). گران و بغیض بود. ( فرهنگ نظام ) :
پنجاه سال رفتی از گاهواره تا گور
بر ناخوشی بریدی راهی بدین شبستی.
ناصرخسرو.
رجوع به شبشت شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - هر چیزی که به نظر ناخوش و ناپسند آید زشت . ۲ - دهشت انگیز هراسناک .

فرهنگ معین

(ش بِ ) (ص . ) ۱ - ناپسند، زشت . ۲ - هراسناک .

فرهنگ عمید

ویژگی هرچیزی که به نظر ناخوش و ناپسند آید، زشت.

پیشنهاد کاربران

ناپسند و زشت ، کار های شبسته = کاره و باری که دیگران را اذیت و آزرده خاطر میکند و میرنجاند

بپرس