شبزق

لغت نامه دهخدا

شبزق. [ ش َ زَ ]( معرب ، ص ) پری زده. ( منتهی الارب ). این کلمه معرب است. ( از اقرب الموارد ). معرب شبزده. ( محیط المحیط ). پری زده و کسی که بواسطه مس شیطان و پری دیوانه شده باشد. ( ناظم الاطباء ). دیوگرفته. پری دار. جنی. جن زده.

پیشنهاد کاربران

بپرس