شبرقه
لغت نامه دهخدا
شبرقة.[ ش ِ رِ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) چیز کم و بی ارزش از گیاه و درخت. و یقال : فی الارض شبرقة من النبات ؛ در روی زمین گیاه پراکنده و کمی است. ( از ذیل اقرب الموارد ). || قطعه ای از جامه. ( از ذیل اقرب الموارد ).
شبرقة.[ ش ِ رِ ق َ ] ( ع اِ ) واحد لفظ شِبرِق. ( از اقرب الموارد ) ( محیط المحیط ). یکی شبرق. رجوع به شبرق شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید