شبدع

لغت نامه دهخدا

شبدع. [ ش ِ دِ ] ( ع اِ ) زبان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و در حدیث آمده است : من عَض علی شبدعه سلم من الآثام ؛ آنکه دندان بر زبان گذارد از گناهان در امان ماند. || کژدم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || داهیه و بلا. ( منتهی الارب ). داهیة. ( اقرب الموارد ). ج ، شَبادِع.

پیشنهاد کاربران

بپرس