شبح غیر محاکی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به دنبال ایراداتی که بر نظریه حکما در باب وجود ذهنی گرفته شد، عده دیگری معتقد به نظریه اشباح شدند که غربی ها هم نظری مشابه همین نظر را اختیار کرده اند. آنان معتقدند هنگامی که علم به شیء پیدا می شود، شبح و تصویری از آن، در ذهن حاصل می شود که با آن اشیا، تباین کامل دارد و هیچ نحوه حکایتی از آنها نمی کند و چون نفس این اشتباه را به صورت همیشگی و تکراری مرتکب می شود، هیچ خللی در زندگی پیش نمی آید؛ مثل انسانی که رنگ سیاه را همیشه قهوه ای می بیند. پس از پیدایش این نظر، عده ای معتقد شدند که نظر قدما نیز همین نظر بوده است. قاضی بیضاوی در طوالع الانوار و تفتازانی در مقاصد، بر این عقیده بودند.
در بحث وجود ذهنی در فلسفه اسلامی، علم و آگاهی انسان به اشیا بر این اساس توجیه می شود که ماهیات موجود در خارج از ذهن انسان، وجودی نیز در ذهن انسان دارند و انسان از طریقِ این وجود ذهنیِ ماهیات است که به ماهیات خارجی علم پیدا می کند. در این نظریه ماهیات خارجی عیناً به ذهن می آیند و حقیقت ماهیات ذهنی با ماهیات خارجی یکسان است و تنها وجود آن دو با یکدیگر متفاوت است. اکثر فیلسوفان اسلامی عقیده دارند که تنها از این طریق است که مطابقتِ حقیقیِ علومِ انسان با واقعیت، توضیح مناسبی پیدا می کند.
اشکال وارده به نظریه وجود ذهنی
یکی از اشکالات مهمی که بر نظریهٔ "وجود ذهنی" در فلسفه وارد می شود، این است که اگر قرار باشد طبقِ این نظریه، ماهیات خارجی عیناً به ذهن منتقل شوند، ماهیت ذهن و امور ذهنی باید عینِ همان ماهیاتِ خارجی باشد که موردِ علم و آگاهیِ انسان واقع می شوند؛ درحالی که طبق نظر مورد قبول در فلسفه اسلامی، ذهنِ انسان عبارت است از مرتبه ای از "نفس" انسان ولذا ذهن، ماهیتی نفسانی دارد و علوم و تصوراتِ درونِ ذهن نیز ماهیتی مرتبط با ذهن و نفسِ انسان دارند که "کیف نفسانی" نامیده می شود ولذا ذهن دارای ماهیتی نفسانی، و علوم و تصورات درون آن نیز دارای ماهیت "کیف نفسانی" می باشند نه دارای ماهیت اشیای خارجی که مورد علم واقع می شوند.
پاسخ ها به اشکال فوق
...

پیشنهاد کاربران

بپرس