شباه
لغت نامه دهخدا
شباه. [ ش َ ] ( ع اِ ) دانه ای است مانند تخم اسپندان. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). دانه ای است مانند حب رشاد. ( اقرب الموارد ).
شبأه. [ ش َ اَ ] ( ع اِ ) پره قفل. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). جزوی از قفل را گویند که قفل را بدان محکم سازند. ( فرهنگ جهانگیری ). رجوع به پره در این معنی شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید