شباعه
لغت نامه دهخدا
شباعة.[ ش َ ع َ ] ( ع مص ) بسیار و وافر گردیدن عقل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).
شباعة. [ ش ُ ع َ ] ( اِخ ) نام چاه زمزم. ( مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). نام چاه زمزم در عهد جاهلیت ، بدان جهت که آب آن سیر میسازد خورنده را. ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید