شبابی
لغت نامه دهخدا
شبابی. [ ش َ ] ( اِخ ) ابن سمیععیسی بن حافظ ابوذر عبدبن احمدبن محمدبن عبداﷲ هروی شبابی از محدثان قرن پنجم بود. ( از انساب سمعانی ).
شبابی. [ ش َ ] ( اِخ ) او راست : «قطف الثمار»، برگزیده ای از ادب و تاریخ و جغرافیا. ( از معجم المطبوعات ستون 1096 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید