شب، شب عید، شامگاه، جنس زن
شب عید
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
شب عید ؛ شبی که روز بعد از آن عید، و بخصوص عید فطر باشد. شبی که هلال را ببینند تا فردای آن راعید بگیرند :
شب عید چون درآمد ز در وثاق گفتی
که ز شرم طلعت او مه عید برنیاید.
خاقانی.
شب عید چون درآمد ز در وثاق گفتی
که ز شرم طلعت او مه عید برنیاید.
خاقانی.
- شب فراق ؛ شب جدایی. شب هجران. و رجوع به شب جدایی شود :
شب فراق نخواهم دواج دیبا را
که شب دراز بود خوابگاه تنها را.
سعدی.
شب فراق نخواهم دواج دیبا را
که شب دراز بود خوابگاه تنها را.
سعدی.