شب طولانی ( انگلیسی: Lengthy Night ) یک فیلم درام ارمنستانی محصول سال ۲۰۱۸ میلادی به کارگردانی ادگار باغداساریان که نماینده سینمای ارمنستان در نود و دومین دوره جایزه اسکار بهترین فیلم بین المللی بود.
• شانت هواهنیسیان
• ساموئل گریگوریان
• لوئیزا نرسیسیان
• بابکن چوبانیان
• نارینه گریگوریان
• شانت هواهنیسیان
• ساموئل گریگوریان
• لوئیزا نرسیسیان
• بابکن چوبانیان
• نارینه گریگوریان
wiki: شب طولانی
شب طولانی (بازی تاج وتخت). «شب دراز» ( به انگلیسی: The Long Night ) سومین قسمت از فصل هشتم مجموعه تلویزیونی بازی تاج وتخت، و به طور کلی هفتادمین قسمت پخش شده از این مجموعه است. این قسمت توسط دیوید بنیاف و دی. بی. وایس نوشته شد و توسط میگل سپاچنیک کارگردانی شد و در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۹ از شبکه تلویزیونی اچ بی او به نمایش درآمد. این قسمت با مدت زمان ۸۲ دقیقه، طولانی ترین مجموعهٔ بازی تاج وتخت است. [ ۱] [ ۲]
«شب دراز» به طور کامل در وینترفل اتفاق می افتد و نبرد بین ارتش مردگان و ارتش ترکیبی زندگان را نشان می دهد. عنوان قسمت اشاره به زمستانی تاریخی است که هزاران سال پیش رخ داده است که در آن وایت واکرها به وستروس سرازیر می شوند.
این قسمت نقدهای مختلفی دریافت کرده است. مقیاس و عظمت بصری نبرد، و داستان شخصی آریا استارک به عنوان ویژگی های برجستهٔ این قسمت، مورد تمجید منتقدان قرار گرفته است. با این حال، مواردی نظیر وضوح صحنه های نبرد، پایان ناگهانی داستان وایت واکرها، و نورپردازی تاریک صحنه های این قسمت، از مواردی هستند که منتقدان از آن ها انتقاد کرده اند.
در این قسمت، کاریس فن هاوتن ( ملیساندر ) ، مگان پارکینسون ( آلیس کاراستارک ) ، و ولادیمیر فردیک ( شاه شب ) ، برای آخرین بار در این مجموعه حضور می یابند.
ارتش زندگان با ارتش مردگان روبرو می شود؛ دوتراکی ها پس از آنکه ملیساندر آتش را به شمشیرهای آن ها احضار می کند، به سوی مردگان حمله ور می شوند، اما سریعاً توسط مرده ها در هم می شکنند. ادیسون تالت پس از نجات سمول تارلی می میرد. برن استارک، که توسط تیان گریجوی و آهن زاده ها محافظت می شود، برای فریفتن شاه شب در جنگل خدایان منتظر می ماند؛ برن به درون کلاغ های در حال پرواز نفوذ می کند و شاه شب سوار بر اژدهای مرده، ویسریون، متوجه آن کلاغ ها می شود. زندگان به داخل وینترفل عقب نشینی می کنند و در همین حال ملیساندر پروردگار نور را فرا می خواند تا خندق اطراف شهر را به آتش بکشد.
جان اسنو و دنریس تارگرین، همراه با اژدهایان خود، با شاه شب درگیر می شوند. مردگان با جسدهای خود به دیوار آتشین نفوذ کرده و به قلعه حمله می کنند. لینا مورمونت، در حالی که یک غول مرده او را تا حد مرگ در دستانش می فشارد، خنجرش را در چشمان او فروکرده و او را نابود می کند. بریک دنداریون آخرین جان خود را برای نجات آریا استارک و سندور کلگین از دست مرده ها فدا می کند. آن ها ملیساندر را پیدا می کنند و او به آن ها می گوید بریک با هدف انجام کاری احیا شده بود که اکنون انجام شده است، و یک پیش گویی را که پیشتر به آریا گفته بود ( "صعود" ) ، تکرار می کند؛ او در این پیش گویی گفته بود که آریا «چشم های زیادی را برای همیشه خواهد بست» و بر «چشم های آبی» تأکید کرده بود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف«شب دراز» به طور کامل در وینترفل اتفاق می افتد و نبرد بین ارتش مردگان و ارتش ترکیبی زندگان را نشان می دهد. عنوان قسمت اشاره به زمستانی تاریخی است که هزاران سال پیش رخ داده است که در آن وایت واکرها به وستروس سرازیر می شوند.
این قسمت نقدهای مختلفی دریافت کرده است. مقیاس و عظمت بصری نبرد، و داستان شخصی آریا استارک به عنوان ویژگی های برجستهٔ این قسمت، مورد تمجید منتقدان قرار گرفته است. با این حال، مواردی نظیر وضوح صحنه های نبرد، پایان ناگهانی داستان وایت واکرها، و نورپردازی تاریک صحنه های این قسمت، از مواردی هستند که منتقدان از آن ها انتقاد کرده اند.
در این قسمت، کاریس فن هاوتن ( ملیساندر ) ، مگان پارکینسون ( آلیس کاراستارک ) ، و ولادیمیر فردیک ( شاه شب ) ، برای آخرین بار در این مجموعه حضور می یابند.
ارتش زندگان با ارتش مردگان روبرو می شود؛ دوتراکی ها پس از آنکه ملیساندر آتش را به شمشیرهای آن ها احضار می کند، به سوی مردگان حمله ور می شوند، اما سریعاً توسط مرده ها در هم می شکنند. ادیسون تالت پس از نجات سمول تارلی می میرد. برن استارک، که توسط تیان گریجوی و آهن زاده ها محافظت می شود، برای فریفتن شاه شب در جنگل خدایان منتظر می ماند؛ برن به درون کلاغ های در حال پرواز نفوذ می کند و شاه شب سوار بر اژدهای مرده، ویسریون، متوجه آن کلاغ ها می شود. زندگان به داخل وینترفل عقب نشینی می کنند و در همین حال ملیساندر پروردگار نور را فرا می خواند تا خندق اطراف شهر را به آتش بکشد.
جان اسنو و دنریس تارگرین، همراه با اژدهایان خود، با شاه شب درگیر می شوند. مردگان با جسدهای خود به دیوار آتشین نفوذ کرده و به قلعه حمله می کنند. لینا مورمونت، در حالی که یک غول مرده او را تا حد مرگ در دستانش می فشارد، خنجرش را در چشمان او فروکرده و او را نابود می کند. بریک دنداریون آخرین جان خود را برای نجات آریا استارک و سندور کلگین از دست مرده ها فدا می کند. آن ها ملیساندر را پیدا می کنند و او به آن ها می گوید بریک با هدف انجام کاری احیا شده بود که اکنون انجام شده است، و یک پیش گویی را که پیشتر به آریا گفته بود ( "صعود" ) ، تکرار می کند؛ او در این پیش گویی گفته بود که آریا «چشم های زیادی را برای همیشه خواهد بست» و بر «چشم های آبی» تأکید کرده بود.