شایبه

/SAyebe/

مترادف شایبه: شک، گمان، آلایش، آلودگی، ریا، عیب، نقص، نقصان

معنی انگلیسی:
taint, stain, alloy, doubt

لغت نامه دهخدا

( شایبة ) شایبة. [ ی ِ ب َ ] ( ع ص ) شائبة. مؤنث شائب و شایب و اشیب بمعنی زن موی سپید. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به شائب و شائبة شود. || ( اِ ) آمیزش و آلودگی. ( منتهی الارب ). چرکی و زشتی. ( شمس اللغات ). ج ، شوایب. || شک و شبهه و گمان و احتمال. ( ناظم الاطباء ) : و نقاب شایبه وحشت و نفاق از چهره ٔوفاق برانداخته آید. ( جهانگشای جوینی ). و در تداول عامه گویند: بدون شایبه یعنی بدون شک و شبهه. ( از ناظم الاطباء ). پاک و پاکیزه. || آفت و آسیب.( ناظم الاطباء ). رجوع به شائب و شائبة و شایب شود.

فرهنگ فارسی

شایبه، عیب، آلودگی، آمیختگی، شک وگمان، شوائب
( اسم ) ۱ - ( اسم ) مونث شایب . ۲ - ( اسم ) عیب وصمت . ۳ - شک گمان جمع : شوایب ( شوائب ) .

فرهنگ معین

(یِ بَ یا بِ ) [ ع . شائبة ] (اِ. ) ۱ - عیب ، آلودگی . ۲ - شک ،گمان .

مترادف ها

alloy (اسم)
بار، عیار، درجه، ماخذ، الیاژ فلز مرکب، ترکیب فلز با فلز گرانبها، الودگی، شایبه

پیشنهاد کاربران

بپرس