شاگرد

/SAgerd/

مترادف شاگرد: پیرو، تلمیذ، دانش آموز، کارآموز، متعلم، متلمذ، محصل، پادو، نوچه

متضاد شاگرد: استاد

معنی انگلیسی:
apprentice, shop-boy, errand-boy, journey-man, student, pupil, disciple, schoolboy, schoolgirl

لغت نامه دهخدا

شاگرد. [ گ ِ ] ( اِ ) آموزنده علم یا هنر نزد کسی. ( فرهنگ نظام ). کسی که در نزد معلم و استاد تحصیل علم و کمال یا صنعت کند و کسی که در مدرسه به تحصیل بپردازد. تلمیذ و محصل و متعلم. ( ناظم الاطباء ). تلمیذ. ( آنندراج ). کسی که در نزد معلم و استاد کسب علم و هنر کند. کسی که در مدرسه تحصیل نماید. ( حاشیه برهان چ معین ). مؤلف فرهنگ نظام ذیل کلمه شاگرد نویسد: در عصر تیموری هندوستان مسلمانان هند که زبان آنها فارسی بود لفظ شاگرد را مخفف «شاه گرد« »گرد شاه » فهمیده به یک دسته از نوکرهای خصوصی اطراف شاه شاگردپیشه میگفتند. و تاکنون در سلطنت دکن همانها را شاگردپیشه میگویند. اگر قیاس مذکور صحیح باشد در معنی تلمیذ و آموزنده فن مجاز خواهد بود که معلم تشبیه بشاه شده و شاگردان اشخاص دور شاه ، لیکن تصور مذکور درست نیست مرکب از: شاس. بمعنی حکومت و تربیت و گِرد محرف کرت َ اسم مفعول بمعنی کرده شده که مجموع تربیت کرده شده است و لفظ گِرد محرف کرده ( اسم مفعول ) در فارسی متعدد هست مثل داراب گرد ( نام شهر ) بمعنی کرده داراب ( ساخته داراب ) و یزدگرد بمعنی کرده ایزد ( ساخته ایزد ). ( فرهنگ نظام ). شاگرد مقابل استاد و معلم :
بحیله ساختن استادبخردان زمین
بحرب کردن شاگرد پادشاه زمان.
فرخی.
فضل و کرم کرد تست ، جود و سخا ورد تست
دولت شاگرد تست ، جوهر عقل اوستاد.
منوچهری.
بویوسف یعقوب انصاری قاضی قضات هارون الرشید و شاگرد امام ابوحنیفه... از امامان. اهل اختیار بود. ( تاریخ بیهقی ).
هر که شاگرد روز و شب نبود
جز تهی دست و بی ادب نبود.
سنایی.
جرم ز شاگرد و پس عتاب بر استاد
اینت به استاد اصدقای صفاهان.
خاقانی.
خِرّیج ؛ شاگرد فراراه افکنده و برساخته شده. ( منتهی الارب ). || کارآموز در خدمت دبیران دیوان رسالت. وردست و منشی ومحرر و دبیران زیردست در دیوان رسائل. دست پرورده دبیران. پرورده. کار آموخته دیوان ترسل : گفت [ خواجه احمد حسن ] فردا بدیوان باید آمد و بشغل کتابت مشغول شد و شاگردان و محرران بیاورید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 152 ). بوسهل آمد و پیغام امیر آورد که... خواجه باید که در این کار تن دردهد که حشمت تو باید شاگردان و یاران هستند همگان بر مثال تو کار کنند. ( تاریخ بیهقی ). در خلوت که با وزیر داشت بوسهل را گفتی : بوالفضل شاگرد تو نیست او دبیر پدرم بوده است و معتمد وی را نیکودار اگر شکایتی کنی همداستان نباشم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 614 ). || کارمند دون پایه. کارمند وردست : پس از این هیچکس را تمکین آن نباشد که در پیش ما خارج حدخویش سخن گوید چه فرمان ما راست و از ما گذشته خواجه فاضل را و دیگران بندگان مااند و شاگردان وی. ( از مواضعه احمدبن حسن میمندی از مجمل فصیحی خوافی ). || زیردست. دست پرورد. ریزه خوار خوان. مطیع و در مرتبه ٔنازلتر از او قرار داشتن : بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

کسی که نزددیگری علم وهنرمی آموزد، کودکی که در، دبستان درس میخواند، پسری که دردکانی خدمت میکند
( اسم ) کسی که نزد دیگری علم یا ادب یا هنر آموزد تلمیذ متعلم .
نام محلی است در ساحل شرقی ایران بخلیج فارس گویا نزدیک سرباز و قصر قند.

فرهنگ معین

(گِ ) (اِ. ) کسی که نزد دیگری علم و ادب یا هنر آموزد.

فرهنگ عمید

۱. کسی که نزد دیگری علم یا هنر می آموزد.
۲. پسری که در دکانی خدمت می کند.
۳. وردست، کمک (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): شاگرد شوفر، شاگرد بنا.

گویش مازنی

/shaa gerd/ شاگرد – در مقابل استاد

دانشنامه عمومی

شاگرد (فیلم ۱۹۶۷). شاگرد ( به هندی: Shagird ) یا مرید ( به انگلیسی: Disciple ) فیلمی هندی محصول سال ۱۹۶۷ و به کارگردانی راتنا سینها است. در این فیلم بازیگرانی همچون جوی موکرجی، سایرا بانو، آی. اس. جوهر، نظیر حسین، آچالا ساچدف و ای. کی. هانگال ایفای نقش کرده اند.
عکس شاگرد (فیلم ۱۹۶۷)

شاگرد (فیلم ۱۹۷۱). شاگرد ( به انگلیسی: The Apprentice ) فیلمی محصول سال ۱۹۷۱ و به کارگردانی لری کنت است. در این فیلم بازیگرانی همچون سوزان ساراندون، استیو فیست، کارول لورا و مری اوهارا ایفای نقش کرده اند.
عکس شاگرد (فیلم ۱۹۷۱)

شاگرد (فیلم ۲۰۲۰). شاگرد ( انگلیسی: The Disciple ) فیلمی دارم به کارگردانی چایتانیا تامانه است. این فیلم برای اولین بار در بخش اصلی هفتاد و هفتمین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز اکران شد و توانست جایزه فیپرشی فدراسیون بین المللی منتقدان فیلم را از آن خود کند. این فیلم بعد از فیلم عروسی مانسون در سال ۲۰۰۱ اولین فیلمی است که توانست از کشور هندوستان به بخش اصلی جشنواره ونیز راه پیدا کند.
آلفونسو کوارون از تهیه کنندگان اجرایی این فیلم است.
فیلم دربارهٔ خواننده ای است که با سخت کوشی و پیروی از سنت های اساتید قدیمی عمری را صرف رسیدن به جایگاه یک خواننده موسیقی سنتی هند کرده است. اما این خواننده با گذر زمان شک می کند که آیا ممکن است واقعاً بتواند به آن کیفیت برتری که مد نظر دارد دست پیدا کند؟[ ۲]
عکس شاگرد (فیلم ۲۰۲۰)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

votary (اسم)
پارسا، زاهد، شاگرد، هوا خواه

follower (اسم)
تابع، پیرو، ملتزم، شاگرد، عشقبیاز، تعقیب کننده، دنبالگر

disciple (اسم)
موافق، طرفدار، پیرو، هواخواه، سالک، حواری، شاگرد، مرید

mate (اسم)
کمک، جفت، مات، دوست، شاگرد، همسر، رفیق، لنگه، همدم

apprentice (اسم)
شاگرد، کاراموز، خلیفه

student (اسم)
شاگرد، دانشجو، دانش اموز، عضو دانشکده یا دانشگاه، اهل تحقیق

pupil (اسم)
شاگرد، دانش اموز، حدقه، مردمک چشم

prentice (اسم)
شاگرد

protege (اسم)
شاگرد، تحت الحمایه، حمایت شده

famulus (اسم)
شاگرد، نوکر

footboy (اسم)
شاگرد، پادو، نوکر

journeyman (اسم)
شاگرد، کارگر ماهر، کارگر مزدور

learner (اسم)
شاگرد، یادگیرنده

فارسی به عربی

تابع , تلمیذ , صاحب , صانع , طالب

پیشنهاد کاربران

میلاو
جناب آزاد گرامی واژه اوست/ به معنی ، بالا ، بلند ، اوج
یک - ترکی نیست اذری هست و یک واژه ایرانی باستان است .
اولین متنی که واژه اوست را می توانی بیابی کتاب مقدس ایرانیان باستان اوستا می باشد که آورده شده /اوستان ذستانه/ یعنی دستهای بلندشده ( به آسمان )
...
[مشاهده متن کامل]

هشتاد درضد واژگان رایج در ترکی که شما فکر می کنی ترکی هستند از زبان ایرانی وام واژه هستند
3 - من هم به عنوان یک آذربایجانی شاید نه همانند تو که فکر می کنی دنیا که هیچ حضرت آدم هم ترک بوده. من نیز فکر می کردم هر واژه ای که ما آذری ها در زبان آذری امروزی مان به کار می بریم اگر فارسی نیست پس ترکی هست؛اما این پیش ذهن روش برداشت غلطی هست که بهش می گویند عامیانه نگری به مقولات زبانشناسی و اتیمولوژی عامیانه
زبان را درک کردن، تخصص می خواهد و مطالعه، گرامی با خیالبافی نمی توان واژه ها را به یاردانقلی ها چسباند. ممنونم که نوشته ام خواندی و عاقلانه به اندیشه فرو رفتی . یاشا مین یاشد دوستوم

سایت ویکی پدیا واژه نوشته استاد یه واژه پارسی و از واژه پارسی میانه awestad گرفته شده چجوری ترکی یا عربیه؟
لینک👇🏻
شاگرد
منابع• https://en.m.wikipedia.org/wiki/Ustad
شاگرد و استاد هردوش فارسی هست شما هم با ریشه تراشی به جایی نمیرسی و زبان ترکی رو باید از یشه اون یعنی مغولی و اویغوری پیدا کنی نه فارسی
کسی که از کس دیگری چیزی یاد میگیرد ، دست آموز
زبان دری فارسی و ن پارسی که وجود ندارد
استاد عربی هست
افسوس افسوس چه بسیار فراوانند ملی گرایان تندرویی که همه واژگان زیبای پارسی به نام ترکی ثبت می کنند. جناب ازاد، شمایی که مردم را می فریبی و می کوشی که این زبان زیبا را تهی از واژه کنی، باید بدانی که استاد
...
[مشاهده متن کامل]
و شاگرد هر دو پارسی هستند و از زبان پهلوی گرفته شده اند. استاد در زبان پهلوی "استات" ostat بوده و شاگرد "اشاکرد" asahkart بوده است.

نوچه . . . . پادو . . . . وردست . . . . .
کلمه استاد و شاگرد ریشه ترکی دارند. استاد متشکل از دو جز ( اوست=والا=بالا ) و ( آد=نام ) به معنای والانام است که نشان از برتری جایگاه نسبت به شاگرد دارد و شاگرد نسب به استاد "در جایگاه پایین است".
ترجمه عبارت" در جایگاه پایین است " به زبان ترکی میشود :آشاقی یِردَ =آشاقییرد و به مرور زمان حرف الف از ابتدای ان حذف شده و حرف ق نیز گ تلفظ شده و تبدیل به شاگیرد شده است. ترک زبانان این کلمه را شاگیرد تلفظ میکنند.
...
[مشاهده متن کامل]

آشاقی=پایین ، یِر= جایگاه، دَ= است

وردست
برگفته از کلمه شگرد، کسی که نزد استاد شگردها را می اموزد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس