شاکی السلاح. [ کِس ْ س ِ ] ( ع ص مرکب ) مرد صاحب شوکت و حدّت در سلاح خود ( و آن مقلوب شائک است ). ( از اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( از منتهی الارب ) ( نشوء اللغة ص 16 ). زیناوند. ( مفاتیح ). تمام سلاح. سلاح ور. غرق دریکصد و چهارده پارچه سلاح رزم. و رجوع به شاک شود.