شاکمونی

لغت نامه دهخدا

شاکمونی. ( اِخ ) به اعتقاد مردمی از هند پیغمبر صاحب کتاب است و هیچکس بر اسرار اوواقف نیست و در ولادت و وجود او خرق عادات و خرافات بسیار گویند و کتاب او را نیز شاکمونی خوانند و بعضی گویند پیغمبر اهل ختاست. ( برهان قاطع ). مؤلف انجمن آرا نویسد: نام مردی بود از شاهزادگان هندوستان و نام پدرش شدوذن و مادرش مهامایا و مولدش مهابد که شهری بود در هند. از جوانی بریاضت شاقه پرداخت تا کامل الذات شد از او کرامات و معجزات و معارج بسیار در کتب اهالی هندوستان نوشته اند. گویند او را کتابی است ابدرم نام و عقاید مخصوص بخود داشته است. وی بعد از پیغمبران اهل هند به پیغمبری معروف شده و مردم چین و تبت و ایغور و هندوستان به وی گرویدند و او را پیغمبری دانستند. در عهد افراسیاب و زاب بوده است. ( از انجمن آرا ) ( از آنندراج ). این لغت مأخوذ از سانسکریت و نام بودا و نام کتاب وی باشد. ( از ناظم الاطباء ). شهرستانی در ملل و نحل ص 270 نام او را شاکیمن ضبط کرده است. اما آنچه را از کتب لغت متقدم نقل کردیم بر اساسی نیست و مبنای تحقیقی و علمی ندارد. این کلمه لقب مؤسس مذهب بودایی است که تولدش میان سال 483 - 478 ق. م. در هند واقع شده و مذهبش تاکنون در هند و نیز در چین هست و وقتی تا خراسان ایران هم وسعت داشته است. نام پیغمبر هندی مذکور «گوتمه » بمعنی دارنده گاو بسیار و لقبش «بوده » بوده است ، بمعنی دانا و لقب دیگرش «شاکیه منی » که به شاکمونی تحریف شده است. شاکیه نام خانوادگی او و منی بمعنی ولی است. ( از فرهنگ نظام ). و نام وی سیدارته گوتمه و مشهور است به ساکیامونی ( حکیم قبیله ساکیا ) یا ساکیاسینها ( و دو نام اخیر نام خانوادگی او بوده ) ولی گوتاما اسمی است مأخوذ از نام نژادی که خاندان وی بدان تعلق داشت. پدر او سوددنه و مادر وی مایادوی نام داشت. پدرش راجه بود و بر قبیله ساکیا درکاپیله وستو جنوب غربی نپال در هند شمالی حکومت میکرد. و مادر بودا نیز دختر راجه بود و بنابراین بودا از طبقه نجبا و امراء است و او در حدود سال 650 ق. م. ( و بقول ویلیامز حدود 500 ق. م. ) متولد شد. وی مؤسس آیین بودایی است و این آیین مبتنی است بر اینکه : حیات رنج است و رنج از هوس زاید و ترک نفس تنها وسیله رهایی از هوی و هوس است. کمال مطلوب بودایی عبارت است از وصول به نیروانا یا فنای کل. مرگ بودا در هشتادسالگی اتفاق افتاد. امروزه در حدود 500000000 تن در هند و بیرمانی و سراندیب و تبت و چین و ژاپن پیرو آیین بودایی هستند. ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ). و نیز رجوع شود به بودا و ساکیامونی و ساکمونی.

پیشنهاد کاربران

شاکیامونی یعنی شاه کیانی مائی. پیشوند شا مخفف شاه و کیا معادل کیانی و پسوند مونی، مانی یعنی مالِ مائی.
نام پدر بودا با حروف لاتین به شکل suddhodana از چهار کلمه به زبان فارسی ساخته شده؛ sud با دو تلفظ یکی سود به معنای فایده و دیگری زود یعنی فوری یا سریع و dh با تلفظ ده یعنی عدد ۱۰ ( و آنهم نه به معنای اعداد یکرقمی دهگانه ی خردمندان گمنام هندو از صفر تا نُه ) و o با تلفظ او معادل ضمیر سوم شخص مفرد و پسوند dana با تلفظ دانا.
...
[مشاهده متن کامل]

حال سوال این است که از دیدگاه والدین وی یعنی پدر بزرگ و مادر بزرگ بودا این نام ترکیبی یا جمله ای با این دو تلفظ یکی؛ سود ده او دانا، و دیگری؛ زود ده او دانا، به چه معنا بوده و امروز به چه معنا میتواند باشند؟!.
بودّهی با حروف لاتین به شکل buddhi در اصل و ریشه به معنای درخت بیداری یا روشنی نبوده بلکه از دو کلمه ی فارسی ساخته شده ؛ یکی bud با تلفظ بود و ( دیگری یکی نبود؟! ) ببخشید و دیگری dhi با تلفظ دهی یعنی ده تائی.
رسیدن به برترین سطح آگاهی یا بالاترین حالات بیداری یا روشنائی در میدان خود شناسی و انسان شناسی یعنی آگاه شدن به این حقیقت ژرف و ماورائی که خود هر فرد و هر فردانسانی دیگر دارای ده بُعد نفسانی می باشند، مشتمل بر پنج منِ مردانه و پنج منِ زنانه.
اشتباه خردمندان گمنام هندو این بوده که خود یا من از یکطرف و روان از طرف دیگر را یکی می پنداشته و به نامیرائی و جاودانگی و جدائی آن از بدن بهنگام مرگ و حلول یا پیوستن آن به یک نطفه ی انسانی، حیوانی، نباتی یا گیاهی و یا یک موجود غیر زنده باور داشته اند یعنی گردش روان به روش تناسخ یا راینکاری.
شاهکار بودا این بوده که گردش چرخه تولد و مرگ را تنها در کانال زنجیره علت و معلول امکانپذیر میدانسته و به جدائی روان از بدن بهنگام مرگ باور نداشته و لذا مُهر و موم ابطال بر بینش و باور به حلول و تناسخ زده. اما اشتباه بزرگ بودا این بوده که من را یک خیال واهی ( مایا ) پنداشته و منکر موجود بودن آن شده که برای بودائیان امروز ، آن اشباه بنیادی جبران ناپذیر می باشد.
امروز میتوان به این نتیجه رسید که خود بودا نتوانسته است به معنای نام یک لقب خود با حروف لاتین به شکل Buddha پی ببرد؛ بود ده آ، یعنی در آفرینش ازلی یا اولیه ی همین واقعیت و طبیعت در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده ی ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی یا بصورت پنج زوج مشتمل بر ده نیمزوج آسمانی آفریده شده است، منجمله هر فرد انسانی دیگر .
یک شرطبندی تفننی:
اگر به پیشگاه دالائی لاما ( شاکیامونی تبتی سوار بر پشت بام دنیا ) دسترسی داشتید، دوستانه و با لبخند و تبسم بودائی از او ( درصورت امکان ) به پرسید که بودّهی به چه معناست؟ . اگر با تبسم همیشگی بر لب در پاسخ گفت : یعنی درخت بیداری و روشنی، آنگاه میتوانید با یقین و اطمینان بدانید که هنوز به مرحله آگاهی و بیداری مورد نظر نرسیده و ارتقاء نیافته.